امروز: یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۵۳:۵۵  آخرین بروزرسانی : بهمن ۲ام, ۱۳۹۴
آرشیو مطالب
  • تاریخ انتشار خبر : شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۱ | کد خبر : 441
  • انقلاب اسلامی ایران با توانی فوق‌العاده توانست در پوسته استبداد و استعمار، شکاف ایجاد کرده و پس از گذر از پیچ‌ها و گردنه‌هاي سخت به پیروزي برسد و جنبش‌هاي اسلامی را از حالت حیرت، سردرگمی، پراکندگی و آشفتگی خارج کرده و به آن‌ها انسجام، امید و الگو ببخشد.

    به گزارش حوزه احزاب باشگاه خبرنگاران، ادبیات انقلاب اسلامي طی بیش از سه‌ دهه به دو دستاورد مهم در نسبت بین «سبک زندگی» با «تمدن‌سازی» دست یافته است؛ بارزترین عملکرد در مقوله سبک زندگی(بخش نرم‌افزاری تمدن)، ایجاد «روحیه مقاومت در برابر استکبار جهانی و مظالم عالم» در سطح «فرهنگ عمومی» کشور است.

    شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي عناوين و اسامي ايام الله دهه فجر را چندي پيش اعلام كرد؛ بر اساس اين اعلاميه دوازدهم بهمن با عنوان انقلاب اسلامي، پيامبر اعظم(ص) و استقرار حكومت اسلامي، سيزدهم بهمن ماه با عنوان انقلاب اسلامي، طليعه ظهور و حكومت جهاني حضرت مهدي(عج)، چهاردهم بهمن با عنوان روز انقلاب اسلامي، جوانان و خودباوري، پانزدهم بهمن ماه با عنوان انقلاب اسلامي، معنويت و پايبندي به ارزش‌هاي اسلامي، شانزدهم بهمن ماه با عنوان انقلاب اسلامي، سبك زندگي اسلامي و تحكيم بنياد خانواده، هفدهم بهمن ماه انقلاب اسلامي، توليد ملي و قتصاد مقاومتي، هجدهم بهمن ماه انقلاب اسلامي، اقتدار و امنيت پايدار، نوزدهم بهمن ماه انقلاب اسلامي، ايثار و شهادت، بيستم بهمن ماه انقلاب اسلامي، وحدت ملي و اعتلاي تمدن اسلامي، بيست و يكم بهمن انقلاب اسلامي، استكبارستيزي و بيداري اسلامي و بيست و دوم بهمن انقلاب اسلامي، استقلال آزادي جمهوري اسلامي نامگذاري شده است.

    باشگاه خبرنگاران طي سلسله گزارش‌هايي ارتباط ميان اين عناوين با انقلاب اسلامي را مورد بررسي قرار داده است و طي اين گزارش نيز آنچه كه در باشگاه خبرنگاران با اين عناوين منتشر شده را بازخواني مي‌كنيم.

    ۱۵بهمن: روز انقلاب اسلامي، معنويت و پايبندي به ارزش‌هاي اسلامي

    انقلاب اسلامي پوسته استبداد را شکافت و به جهان الگو بخشيد

    انقلاب اسلامی ایران با توانی فوق‌العاده توانست در پوسته استبداد و استعمار، شکاف ایجاد کرده و پس از گذر از پیچ و تاب‌ها و گردنه‌هاي سخت مبارزه به پیروزي برسد و جنبش‌هاي اسلامی را از حالت حیرت، سردرگمی، پراکندگی و آشفتگی خارج کرده و به آن‌ها انسجام، امید و الگو بخشد.

    معنويت و پايبندي به ارزش‌هاي اسلامي به عنوان ارکان شکل‌گيري انقلاب مردمي ايران از عوامل اصلي پيروزي اين انقلاب بود.

    محمد باقر خرّمشاد استاد برجسته علوم سياسي در تشريح نظريات انديشمندان مختلف درباره انقلاب اسلامي ايران، به نقش معنويت در اين انقلاب و اسلام سياسي برآمده از آن مي‌گويد: “انقلاب اسلامی ایران پدیده‌اي است که در ۱۹ دي ماه۱۳۵۶  با یک تظاهرات مردمی از شهر قم، پایتخت مذهبی ایران و در اعتراض به توهین روزنامه اطلاعات به یک رهبر دینی – اسلامی، یعنی آیت‌الله روح‌الله خمینی آغاز می‌شود. رژیم شاه با سرکوب خونین این تظاهرات آرام، اعتراضات مردمی را در قالب بزرگداشت‌هاي دوره‌اي چهل روزه شهدا در مساجد شهرهاي مختلف و برگزاري تظاهرات گسترده‌تر و پرجمعیت‌تر را سبب شده و آن را تشدید مي‌کند.”

    این حرکت مردمی فزاینده و گسترده به رهبري امام‌خمینی، از شبکه روحانیت و مساجد در سراسر کشور براي ساماندهی اعتراضات و تظاهرات مردمی در اقصی نقاط ایران بهره می‌گیرد و ایدئولوژي تغذیه کننده این حرکت عظیم مردمی، دین اسلام و به‌طور‌ خاص مذهب تشیع است که بعدها از آن به اسلام سیاسی یاد می‌شود.

    با تکیه بر این ایدئولوژي و رهبري امام‌خمینی، حرکت اعتراضی ساده مردم به سمت شکل‌گيري انقلابي بزرگ پيش مي‌رود و به خواسته مردم براي تحولي بنيادين بدل مي‌شود و اين تحول‌خواهي کم کم در تظاهرات مردم در حوزه‌هاي فرهنگی، فکري، اجتماعی، اخلاقی و عقیدتی به چشم می‌خورد. تغییر رژیم سیاسی ایران و سرنگونی شاه به یکی از تقاضاهاي اصلي مردم ایران بدل می‌شود که اين امر سرکوب انقلابیون و تظاهرکنندگان از سوي رژیم شاه را به همراه دارد.

    مزمان با اوج‌گیري خشونت و خونریزي نیروهاي مسلّح و امنیتی- انتظامی شاه که کشته‌ها و قربانیان بسیاري بر جاي‌گذاشت، مشارکت‌هاي مردمي در تظاهرات و حرکت‌هاي انقلابی نيز ابعادي عمیق‌تر و گسترده‌تر به خود گرفت، تا جايي که این حرکت انقلابی مبتنی بر تظاهرات مسالمت‌آمیز، فزاینده، گسترده و میلیونی در تظاهرات روزهاي تاسوعا و عاشوراي سال ۱۳۵۷ به اوج خود می‌رسد، به گونه‌اي که امام‌خمینی و ناظران بیرونی این تظاهرات میلیونی و سراسري را رفراندومی علیه رژیم شاه ارزیابی می‌کنند، لذا به فاصله کمی از این تظاهرات شاه زیر فشار مردم، ناچار به خروج از کشور شد.

    به فاصله کمتر از یک ماه پس از خروج شاه، رهبر کبير انقلاب اسلامی پس از ۱۵ سال دوري از وطن در تاریخ ۱۲ بهمن همان سال( ۱۳۵۷ ) در میان استقبال چند میلیونی مردم به کشور باز گشت و ۱۰ روز بعد، یعنی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ حرکت انقلابی مردم ایران پس از سه روز درگیري مسلّحانه با نیروهاي مخصوص گارد شاهنشاهی به پیروزي می‌رسد.

    نخستین نتیجه مشهود این انقلاب ۱۳ ماهه، تغییر رژیم سیاسی ایران از پادشاهی به جمهوري اسلامی بود.

    انقلاب اسلامي ايران تحوّلات و تغییرات عمیقی را در حوزه‌هاي سیاسی، اعتقادي، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادي بر جاي می‌گذاشت، تحوّلاتی که مبناي آن ایدئولوژي اسلامی این انقلاب بود.

    چيزي که مسلم است، مهمترين عامل بروز انقلاب ‌۵۷ در ایران، تضاد رژیم مستقر با اصول، ارزش‌ها و قواعد اسلامی بود و آن‌چه به جاي آن مطالبه و خواسته می‌شد، جامعه و حکومتی اسلامی‌اي بود که برقرار کننده اصول، ارزش‌ها و آرمان‌هاي اسلام باشد.

    استاد شهید مرتضی مطهري در معرفی انقلاب اسلامی ایران، آن را شاخه‌اي از انقلاب انبیا، خصوصاً انقلاب صدر اسلام، مطرح و عنوان مي‌کند که اين انقلاب همان‌طور که انقلابی مذهبی و اسلامی بود، انقلابی سیاسی، معنوي، اجتماعی، اقتصادي و مادي نیز بود؛ یعنی حريت، آزادگی، عدالت، نبودن تبعیض‌هاي اجتماعی و شکاف‌هاي طبقاتی در متن تعلیمات اسلامی است.

    به اعتقاد استاد شهيد موفقیت انقلاب اسلامی ایران در این بود که نه تنها به عامل معنویت تکیه کرده، بلکه آن دو عامل مادي و سیاسی را نیز با اسلامی‌کردن محتواي آن در خود قرار داده است.

    جلال‌الدین فارسی نيز انقلاب ایران را یک تحوّل کیفی در همه شؤون می‌داند که در آن اجتماعی بودن به مفهوم  «توحیدي- اسلامي» است.

    وي انقلاب بیست و دوم بهمن را تجدید انقلاب تکاملی اسلام مي‌داند که در آن چند انقلاب همزمان اعم از انقلاب اعتقادي و اخلاقی، انقلاب سیاسی، انقلاب اقتصادي، انقلاب در نظام دفاع ملی، انقلاب در شیوه حل اختلافات داخلی و سیاسی اتفاق مي‌افتد.

    آن‌چه در سال ۵۷ در ايران و به تبع آن در جهان اسلام اتفاق افتاد، پدیده‌اي بود که درست در نقطه مقابل داده‌هاي شکل‌یافته و موجود در غرب بود؛ یعنی کارکرد اجتماعی و سیاسی پيدا کردن دین که اين روند با پیروزي‌ انقلاب عظیم ايران در سال‌هاي پایانی قرن بیستم به جهان معرفی شد.

    برهمين اساس اسلام سیاسی به عنوان مبلغ و مروّج معنویت، عدالت، استقلال، آزادي و نوآوري و برنامه‌اي براي بازیابی و بازسازي هویت در جوامع اسلامی بروز و ظهور پيدا مي‌کند که اين اسلام سياسي در‌صدد است جامعه و حکومت را بر اساس اصول اسلامی بازسازي کند که بر اساس آن جامعه و حکومتی امروزی یعنی جامعه‌اي پیشرفته و مترقی، اما اسلامی و اصیل.

    انقلاب اسلامی ایران با توانی فوق‌العاده توانست در پوسته استبداد و استعمار، شکاف ایجاد کرده و پس از گذر از پیچ و تاب‌ها و گردنه‌هاي سخت مبارزه به پیروزي برسد و جنبش‌هاي اسلامی را از حالت حیرت، سردرگمی، پراکندگی و آشفتگی خارج کرده و به آن‌ها انسجام، امید و الگو بخشد.

    اسلام سیاسی در ایران امتحان خوب و موفقی بود که نوعی سبک زندگی بر اساس نگاهی خاص به هستی، انسان، جهان و طبیعت را ارائه کرد که پیام‌آور معنویت براي انسان و جامعه ماده‌زده امروزی است و همین تأکید بر معناگرایی است که به طور طبیعی اسلام سیاسی را نقطه مقابل تمدن ماده‌محور غرب قرار می‌دهد و همين امر باعث مي‌شود که پیش و بیش از آن‌که اسلام سیاسی علیه غرب باشد، غرب علیه اسلام سیاسی است، چون امروزه این غرب سلطه‌گر است که موجوديت خود را با اسلام سیاسی در خطر می‌بیند.

    ۱۶ بهمن: “سبك زندگي” دغدغه اصلي انقلاب اسلامي

    ادبیات انقلاب اسلامي طی بیش از سه‌ دهه به دو دستاورد مهم در نسبت بین «سبک زندگی» با «تمدن‌سازی» دست یافته است؛ بارزترین عملکرد در مقوله سبک زندگی(بخش نرم‌افزاری تمدن)، ایجاد «روحیه مقاومت در برابر استکبار جهانی و مظالم عالم» در سطح «فرهنگ عمومی» کشور است.

    روزهاي مبارك دهه فجر را پش سر مي‌گذاريم و امروز يعني ۱۶ بهمن ۱۳۹۱ به عنوان روز احياء و توجه به سبك زندگي نام‌گذاري شده است.

    در بررسي پرونده درخشان انقلاب اسلامي آن هم در بدو ورود به ۳۵ سالگي با دهه چهارم انقلاب اسلامي مواجه هستيم كه “سبك زندگي” طي اين دهه مورد توجه بسياري از انديشمندان قرار گرفته است.

    مفهوم سبک زندگی از جمله مفاهیم علوم اجتماعی و علم جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی است که در دهه اخیر بسیار مورد توجه عالمان علوم اجتماعی و مدیران فرهنگی قرار گرفته است؛ سبک زندگی معنایی است که از به هم تنیدگی و پیوند عوامل متعددی که در شیوه‌های زندگی یا اقلیم‌های زیستن انسان تأثیر می‌گذارند، به وجود آمده است.

    «سبک زندگی» چیست؟

    تقریباً در اکثر تعریف‌های سبک زندگی می‌توان دو مفهوم را یافت که در تعریف سبک زندگی در نظر گرفته شده است؛ و در واقع هر دو مفهوم هم، به واژه «سبک» باز می‌گردد. اول، مفهوم وحدت و جامعیت و دوم، مفهوم تمایز و تفارق. به این معنی که سبک زندگی حاکی از مجموعه عوامل و عناصری است که کم و بیش به طور نظام‌مند با هم ارتباط داشته و یک شاکله کلی فرهنگی و اجتماعی را پدید می‌آورند. همین پیوستگی، اتحاد و نظام‌مندی این کل را از کل‌های دیگر متمایز می‌کند.

    وجود کلماتی همچون الگو، نظام‌مندی، کلیت، هویت و تمایز در بیانات اخیر رهبر فرزانه انقلاب نیز حاکی از همین مطلب است و به همین دلیل است که امروز از دو مدل و الگوی متمایز و متفاوت سبک زندگی اسلامی و غربی سخن می‌گوییم.

    واژگان مترادف سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی شیعی، ارزشی، ایدئولوژیک، جهادی، انقلابی، دینی و تعابیر معادل سبک زندگی غربی شامل سبک زندگی اروپایی، مسیحی، آمریکایی است اما آن چه در تعریف‌های سبک زندگی، جلوه‌گر می‌شود آن است که این تعریف قرابت بسیاری با مفهوم هویت پیدا می‌کند اما با این تفاوت که علاوه بر هویت، مناسبات و رفتارهای عینی و واقعی زندگی را نیز شامل می‌شود و می‌توان مثالها و مصداق‌هایی از زندگی واقعی را شاهد آورد که رهبر انقلاب نیز به بیش از بیست مورد از آنها اشاره کردند.

    توجه به سبك زندگي ديني دغدغه نظام و رهبري

    حدود چند ماه پيش در بیانات مقام معظم رهبری در جمع جوانان استان خراسان شمالی، «پیشرفت همه جانبه» به تمدن‌سازی نوین اسلامی تعریف شد و از آن به عنوان «هدف انقلاب اسلامی» نام برده می‌شود و ضمن تأکید بر «چند بُعدی» بودن مفهوم پیشرفت در فرهنگ اسلام، به ضرورت توجه به بحث «سبک زندگی» به عنوان یکی از ابعاد پیشرفت پرداخته شده است.

    معظم‌له با تفکیک بخش اصلی و «نرم‌افزاریِ» تمدن از بخش ابزاری و «سخت‌افزاری» آن، به این نکته اساسی اشاره کرده‌اند که کشور ما علی‌رغم پیشرفت در بخش سخت‌افزاری تمدن، در «سبک زندگی» به عنوان بخش نرم‌افزاری تمدن پیشرفت نداشته است و این آسیب، موجب «عدم فلاح و عدم امنیت روانیِ» انسان و جامعه خواهد شد که بر این اساس، فهرستی از آسیب‌های سبک زندگی در جامعه امروز ایران طرح شده است. سپس در تحلیل فضای بیرونی کشور به این مهم توجه داده شده که نظام جمهوری اسلامی در شرایطی به وجود آمده که تمدن غرب بر جهان حاکم است و این تمدن دارای فرهنگی‌ست مهاجم که تمام دنیا از جمله جمهوری اسلامی را مورد هجمه خود قرار داده است.

    الزامات احياء سبك زندگي

    اما در مقابله با هجمه‌ فرهنگ تمدن غرب، به جای برخورد از موضع «ضعف و انفعال»، از موضع «قدرت» اعلام می‌شود که انقلاب اسلامی ایران، داعیه‌دار ایجاد «تمدن نوین اسلامی» است و با «تمدن سازی» براساس «مکتب اسلام» نه تنها قادر است در مقابل هجمه فرهنگ غربی مقاومت کند، بلکه قادر خواهد بود دیگر فرهنگ‌ها را به طرف خود جذب کند. از ‌این‌رو، تبیین و تحقق «فرهنگ زندگی اسلامی» بر اساس بُن‌مایه‌های «خردورزی، اخلاق و حقوق» به امری ضروری مبدل می‌گردد که الزامات دستیابی به آن عبارتند‌از:

    ۱ـ «ایمان به مکتب اسلام»؛ به علت عدم امکان تمدن‌سازی بدون ایدئولوژی و مکتب

    ۲ـ «کار پُرحجم و با کیفیت برای استنباط عقل عملی اسلامی از منابع»؛ به علت غنی‌بودن منابع اسلام نسبت به انواع سلوک فردی و روابط اجتماعی

    ۳ـ «عدم تقلید از غرب»؛ به علت مهاجم و هویت‌زدا بودن فرهنگ غربی
    ۴ـ «دوری از تحجر و سکولاریسم پنهان»؛ به عنوان آسیب‌های جدی نخبگان در دستیابی به فرهنگ زندگی

    همچنين رهبر انقلاب، مفهوم پيشرفت را تداعی کننده حرکت و راه دانستند و افزودند: در هر برداشتی (چه مادی و چه معنوی) از مفهوم توقف ناپذير پيشرفت، سبک زندگی، رفتار اجتماعی و شيوه زيستن اهميت فراوانی دارد.

    حضرت آيت الله خامنه‌ای، با توجه به نو بودن بحث “سبک زندگي” در ادبيات و فضای گفتمانی کشور، سخنان خود را با نوعی آسيب‏‌شناسی عينی ادامه دادند و به طرح سؤالات متعدد پرداختند.

    ۱- چرا فرهنگ کار جمعی در ايران ضعيف است؟

    ۲- چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعايت نمی‌شود؟

    ۳- چرا در برخی مناطق، طلاق زياد شده است؟

    ۴- چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعايت نمی‌شود؟

    ۵- الزامات آپارتمان نشينی چيست آيا رعايت می‌شود؟

    ۶- الگوی تفريح سالم کدام است؟

    ۷- آيا در معاشرتهای روزانه، هميشه به هم راست می‌گوييم؟

    ۸- دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟

    ۹- علت برخی پرخاش‌گريها و نابردباريها در روابط اجتماعی چيست؟

    ۱۰- طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟

    ۱۱- آيا حقوق افراد در رسانه‌ها و در اينترنت رعايت می‌شود؟

    ۱۲- علت بروز بيماری خطرناک قانون‌گريزی در برخی افراد و بعضی بخشها چيست؟

    ۱۳- چقدر وجدان‌کاری و انضباط اجتماعی داريم؟

    ۱۴- توجه به کيفيت در توليدات داخلی چقدر است؟

    ۱۵- چرا برخی حرفها و ايده‌های خوب در حد حرف و رؤيا باقی می‌ماند؟

    ۱۶- ساعات کار مفيد در دستگاه‌ها چرا کم است؟

    ۱۷- چه کنيم ريشه ربا قطع شود؟

    ۱۸- آيا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده‌ها بطور کامل رعايت می‌شود؟

    ۱۹- چرا مصرف‌گرايی، برای برخی افتخار شده است؟

    ۲۰- چه کنيم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگيش حفظ شود و هم بتواند وظايف اجتماعی خود را انجام دهد؟

    ضرورت، موضوع و هدف «مبنای ادبیات انقلاب» نسبت به «سبک زندگی»

    شکی نیست که در ابتدای انقلاب اسلامی ایران، براساس تئوری ولایت فقیه ـ که توسط حضرت امام‌خمینی‌(ره) به عنوان یک فقیه و مرجع جامع‌الشرایط ارائه شد ـ «فلسفه حکومت» به «پیاده کردن احکام اسلام» در زندگی آحاد مردم تعریف شده است و ازاین‌رو، ادبیات انقلاب دارای وجه مشترکی با ادبیات تخصصی حوزه بوده است. اگرچه بعضی از فقهاء عظیم‌الشأن، منصب «ولایت فقیه» را امری ضروری محسوب نکرده و ولایت «عدول مؤمنین» را نیز کافی می‌دانستند.

    حال که با این دغدغه، انقلاب اسلامی اقامه شده و سی و چند سال از عمر آن می‌گذرد، ملاحظه می‌شود که احکام اسلام در زندگی اجتماعی مردم جاری نشده و کشور با مشکلات اساسی مانند ربا، ناهنجاری‌ها در اخلاق اجتماعی، قانون‌گریزی، عدم رعایت حقوق همدیگر، شهرسازی‌غربی مواجه شده است.

    لذا در آسیب‌شناسی مقام معظم رهبری(به‌عنوان پرچم‌دار ادبیات انقلاب) به این مطلب اساسی اشاره می‌شود که جمهوری اسلامی در فضای تمدنی‌ تنفس می‌کند که دارای فرهنگ «مخرب و مهاجم» است و برای برون‌رفت از این تهاجم تمدنی، ایجاد «تمدن نوین اسلامی» امری ضروری است.

    هجمه غرب ادبيات ديني و سبك زندگي اسلامي را تهديد مي‌كند

    با این توصیف، «ضرورت» و خلأی که ادبیات انقلاب برای ورود به بحث «سبک زندگی» بیان می‌کند، «هجمه‌ تمدن غرب» می‌باشد و «هدف» مورد نظر، «ایجاد تمدن نوین اسلامی» است و «موضوعی» که برای حرکت از این خلأ به سوی هدف بیان می‌نماید، در انجام کار پرحجم علمی و پژوهشی نسبت به منابع اسلام برای دستیابی به فرهنگ زندگی به‌عنوان لازمه تمدن اسلامی تعیّن می‌یابد که در بیان مقام معظم رهبری به «استنباط برای دستیابی به عقل عملی اسلامی» تعبیر شده است.

    براي برون رفت از اين شرايط چه بايد كرد؟

    بر این اساس؛ برای برون‌رفت از وضع موجود، «ساخت تمدن نوین اسلامی» جایگزین «عمل آحاد مکلفین به احکام اسلامی» می‌شود که البته با تحقق این هدف، احکام اسلام نیز به صورت حکومتی و اجتماعی در جامعه جریان خواهد یافت. این‌جا نقطه تفاوت آسیب‌شناسی «ادبیات انقلاب» با «ادبیات حوزه» است؛ گرچه قبل از انقلاب دغدغه هر دو به هم نزدیک بوده است، اما امروز ادبیات انقلاب به دنبال نسبت بین «سبک زندگی» با «پیشرفت» برای ایجاد تمدن نوین اسلامی است که این مهم، ناظر بر برنامه‌‌ریزی‌های دراز‌مدت و در گرو دستیابی به «مدل اسلامی ایرانی پیشرفت» است.
    البته در عرصه نظری، تعریف ادبیات انقلاب با تعریف تخصصی ادبیات حوزه از «دینداری» تفاوتی ندارد؛ یعنی تعریف نظری هر دو از دینداری، «عمل به فقه» است. حال آن‌که ادبیات انقلاب در عمل و در سطح «فرهنگ عمومی»، بُعد اساسی دینداری را به «درگیری نظام کفر با نظام ایمان» معنا می‌کند که این مطلب در سیره‌ عملی حضرت‌امام (ره) و مقام معظم رهبری به وضوح قابل مشاهده است. در واقع این عملکرد مبارک هنوز به صورت تخصصی تعریف نشده است؛ زیرا تعریف تخصصیِ «عمل به فقه» از دینداری، همان تعاریفی است که امروزه در دروس خارج مقام معظم رهبری و دیگر علمای حوزه مطرح می‌شود.

    آسیب‌شناسی «ادبیات انقلاب» نسبت به مقوله سبک زندگی در دوران انقلاب اسلامی

    در ابتدا باید توجه داشت که ادبیات انقلاب در طی بیش از سه‌ دهه به دو دستاورد مهم در نسبت بین «سبک زندگی» با «تمدن‌سازی» دست یافته است؛ بارزترین عملکرد ادبیات انقلاب در مقوله سبک زندگی(بخش نرم‌افزاری تمدن)، ایجاد «روحیه مقاومت در برابر استکبار جهانی و مظالم عالم» در سطح «فرهنگ عمومی» کشور است؛ هرچند که این روحیه در «فرهنگ تخصصی» جا پیدا نکرده است اما در جامعه، فرهنگ مقاومت به عنوان یک ارزش تلقی شده و جریان پیدا کرده است و اثر این امر در گزینش و انتخاب تمام مدیران اصلی نظام به وضوح مشاهده می‌شود. به همین دلیل است که مدیران فاقد روحیه‌ی انقلابی ـ که تنها بخاطر جریانات سیاسی به منصبی دست یافته‌اندـ بعد از چندی به خاطر وجود چنین جاذبه‌ای در فضای عمومی کشور، نتوانسته‌اند به مدیریت خود ادامه دهند.
    هم‌چنان که در طول این مدت، زیرساخت‌های توسعه و پیشرفت کشور براساس مهندسی غربی شکل گرفته است، اما در روبناها و بعضی از ساختارها، این مهندسی غربی به صورت «مشروط و مقید به احکام اسلام» اجرا شده است که این روند متداوم نیز دستاورد دوم ادبیات انقلاب در این عرصه است.

    از سوی دیگر، از آن‌جا که متعهدین انقلابیِ حوزه، دانشگاه و مسئولین نظام بیش از سه دهه در مواجهه و درگیریِ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با دنیای غرب هستند، غرب را در سطح «فرهنگ عمومی» می‌شناسند، اما نه در سطح تخصصی! در واقع پلیدبودن نیات و اهداف غرب، دشمنی‌ها و مکرهای پیچیده آن، گناه آلود بودن فرهنگ و ادبیات آن و … به درک وجدانی برای آنان مبدل شده و در خطابه‌ها و منابر، این چهره‌ی پلید و زشت غرب برای مردم ترسیم می‌شود، اما توانایی علمی برای اثبات «تخصصی» این درک وجدانی در سطح نخبگان وجود ندارد.

    برای این مهم، باید با ادبیات علمی و ایجاد کارگاههای تخصصی به «نقد و نقض» فرهنگ غرب پرداخت و سپس به تبیین «طرح» جایگزین آن ـ یعنی «تئوریزه‌کردن ولایت مطلقه فقیه» ـ در نظام قانونی کشور همت بگمارند؛ حال آن‌که امروز این مطلب در ادبیات تخصصی مراکز علمی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه جایی ندارد.

    همین شناخت غیر تخصصی از تمدن مهاجم غرب، ضرورت «ایجاد تمدن نوین اسلامی» را به سطح «جهت‌گیری» نظام محدود می‌کند و در سطح «ساختارها»، با عدول و تنازل از آن جهت‌گیری، به اضافه نمودن بعضی از سیاست‌های «فرهنگی» در برنامه‌ریزی‌های کشور اکتفا می‌شود. به عبارت دیگر، در عمل به جای رفتن به سمت لوازم علمی ایجاد تمدن نوین اسلامی، به تدوین چند سیاست (مانند توجه به اندیشه‌های حضرت امام‌(ره)، اسلام ناب) آن هم در بخش «فرهنگیِ» برنامه‌های کلان اکتفا شده است.
    این در حالی است که از نظر جامعه‌شناسی، در یک جامعه، سه حوزه‌ «سیاسی، فرهنگی و اقتصادی» وجود دارد و شناخت تخصصی از تمدن غرب نیز نشان می‌دهد که متغیر اصلی در تهاجمِ تمدن غربی، بخش «اقتصادی» آن است و بخش «فرهنگ»، روبنای آن تمدن مهاجم است. در واقع مدیران و سیاستگذاران نظام، در برنامه‌ریزی‌ و اجرا به دنبال راه‌حل «فرهنگی» هستند که از منظر تمدن غرب، متغیر فرعی است.

    برای ارتباط منطقی بین اندیشه مذهب و اندیشه دانشگاه، ابتدا با محور قراردادن ضرورت تحول در «روش شناخت» اندیشه مذهب، پیشنهاد استفاده از معرفت‌شناسی و روش‌شناخت غربی برای فهم از دین را مطرح کرده و آن را جایگزین فهم فلسفی (انتزاعی) می‌نماید.

    بر این‌ ا‌ساس هزینه و مقدوراتِ سراسر کشور از جمله مراکز اسلامی، ائمه جمعه و جماعات، سازمانهای تبلیغی اسلامی برای تبلیغ و کار فرهنگی در معضلاتی مانند حجاب، ازدواج، ترویج قرآن و نماز صرف می‌شود؛ در حالی که تمامی این برنامه‌ها و عملکردها نسبت به ریشه‌ آسیب، در روبنای تمدن مهاجم قرار دارد. زیرا در فرهنگ و سبک زندگیِ تمدنِ مهاجم، همه چیز به «پول و سرمایه» تعریف می‌شود و ریشه‌ی تمامی آسیب‌ها و ناهنجاری‌هایِ فرهنگی به همین مطلب باز می‌گردد.

    با توجه به این توضیحات، به طور کلی آسیبی که ادبیات انقلاب در مسئله «سبک زندگی» با آن مواجه است، عدم تولید مباحث محتوایی و علمی برای «ضرورت، موضوع و هدفِ» مبنای خود است. به همین دلیل است که تنها بخش‌های «اجرایی» برجسته می‌شود و در این بخش نیز فقط بُعد «فرهنگی» مورد توجه قرار می‌گیرد و در این بُعد نیز به جای کار فکری دقیق برای ریشه‌یابی مشکلات فرهنگی در ارتباط با مسائل سیاسی و اقتصادی، به روبناهای بخش فرهنگ توجه شده و راه‌حل‌های سطحی ارائه می‌گردد.

    مردم را با “سبک زندگي” به سوي خود جلب کنيم

    رئيس مجلس خبرگان رهبري با اشاره به تاکیدات مقام معظم رهبري بر اهمیت سبک زندگی اسلامي گفت: آنچه در دنياي امروز مطرح مي‌شود اين است که مردم را با سبک زندگي به سوي خود جلب کنيد و با عقايد همراه سازيد.

    ۱۷ بهمن: اقتصاد مقاومتي شعار نيست؛ واقعيت است

    تکیه بر تولید ملی و به کار بستن اقتصاد مقاومتی در اقتصاد ایران دارای اهمیت خاصی است و اقتصاد مقاومتي به‌عنوان يکي از راه‌هاي مقابله با تحريم‌هاي اقتصادي و تبديل تهديدها به فرصت است.

    در سي و چهارمين سالگرد پيروزي اقتدارآفرين انقلاب اسلامي و در چهارمين سال دهه پيشرفت و عدالت و در سال “توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني” امروز (سه شنبه، ۱۷ بهمن) از سوي شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي به نام انقلاب اسلامي، توليد ملي و اقتصاد مقاومتي اعلام شده است.

    تکیه بر تولید ملی و به کار بستن اقتصاد مقاومتی در اقتصاد ایران دارای اهمیت خاصی است لذا توصیه‌های بی‌شماری در این زمینه شده است که در گزارش زیر ضمن یادآوری تفکر اقتصادی انقلاب اسلامی، به بیانات و فرمایشات امام خمینی(ره) و امام خامنه‌ای در این زمینه اشاره خواهد شد.

    تفكر اقتصادي انقلاب اسلامي چيست؟

    با وقوع انقلاب اسلامي، حضرت امام خمینی (ره) در تبیین جهت‌گیری نظام اسلامی در پاسخ به سؤالي كه در اذهان جهانيان شكل گرفته بود مبني بر اينكه که انقلاب ایران وابسته به کدام جریان جهانی خواهد بود،  بیان داشتند که مکتب اسلامی به هیچ‌کدام یک از تئوری‌های غربی و شرقی وابسته نخواهد بود و به تبع نظام اقتصادی آن نیز مستقل از این دو نظام است.

    امام امت در پیامی به مجلس خبرگان قانون اساسی تذکر داده و بیان داشتند: «من با کمال تأکید توصیه می‌کنم که اگر بعضی از وکلای مجلس تمایل به مکاتب غرب یا شرق داشته یا تحت تأثیر افکار انحرافی باشند، تمایل خودشان را در قانون اساسی جمهوری اسلامی دخالت ندهند و مسیر انحرافی خود را از این قانون جدا کنند، زیرا صلاح و سعادت ملت ما در دوری از چنین مکتب‌هایی است که در محیط خودشان هم عقب زده شده و روبه شکست و زوال است.»

    با اتمام کار مجلس خبرگان قانون اساسی و تصویب آن توسط مردم در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، نظام اقتصادی ایران، متأثر از آرمان‌های انقلاب اسلامی و بنا به اصل سوم قانون اساسی بایستی بر اساس «پی‌ریزی اقتصادی صحیح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی» (قانون اساسی، اصل ۳) باشد و بدین طریق آمال انقلابی مردم ایران که همانا حاکمیت اسلام در تمام شئون کشور بود در قانون اساسی ریشه دوانید.

    پيروزي انقلاب اسلامي و آغاز تحريم و دشمني

    پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه سال ۵۷ تاکنون که ۳۴ سال از آن زمان می‌گذرد، بارها به بهانه مختلف از سوی کشورهای غربی به‌خصوص آمریکا و کشورهای اروپایی مورد تحریم‌های مختلف اقتصادی قرار گرفته است. تحریم‌هایی که هدفشان از پای ‌درآوردن نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و هست.

    تحريم‌هاي نفتي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، تحريم‌هاي اقتصادي دوره جنگ تحميلي ۸ ساله ايران و عراق و تحريم‌هاي اقتصادی، بانکی، مالی، دارویی و بهداشتی اخيركه به بهانه برنامه هسته‌اي ايران به طور يكجانبه عليه ايران اِعمال شده است، نشان از خصومت و دشمني استكبار جهاني با آرمان و انديشه‌هاي انقلاب اسلامي دارد چراكه آن‌ها از فراگيري انديشه‌هاي انقلاب در منطقه و الگوگيري كشورهاي ديگر از ايران در هراسند.

    اما ملت و مسئولان ايران با عمل به فرمايشات رهبري و به كار بستن رهنمودهاي ايشان در همه عرصه‌ها به‌خصوص حوزه اقتصادي در برابر اين تحريم‌ها مقاومت كرده و با تحمل سختي‌ها نشان دادند كه به پاي انقلاب و نظامشان ايستاده‌اند.

    اقتصاد مقاومتی

    اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد خودکفا، مولد، مستقل و شکوفایی که در برابر همه فشارها بتواند مقاومت کند و ستون‌های جامعه را به استواری محافظت نماید.

    بر اساس نظر شهید محمدباقر صدر، اسلام دارای مکتب اقتصادی است و نیازی به تقلید از تفکرات انحرافی نیست. بر این اساس، مبنای اقتصاد مقاومتی باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد تا بتوان علاوه بر در امان ماندن از بحران‌‌‌های اقتصاد سرمایه‌‌‌داری، مانند بحران نظام بانکداری و نرخ بهره، بحران بدهی و اعتبار و بحران‌های جمعیتی، از ظرفیت‌‌‌های اقتصاد اسلامی نیز بهره‌ی کافی برد و تحت تأثیر تغییرات فرهنگی‌ـ‌اجتماعی ناشی از اقتصاد سرمایه‌‌‌داری قرار نگرفت.

    اقتصاد مقاومتی راه‌حل تحریم اقتصادی

    اقتصاد مقاومتی را نمی‌‌‌توان صرفاً مقاومت اقتصادی دانست، بلکه ایجاد امنیت و ثبات در اقتصاد و عدم تزلزل در برابر شوک‌‌‌های خارجی اقتصادی یا همان استقلال اقتصادی از شاخصه‌‌‌های بارز اقتصاد مقاومتی است.

    دشمن در طول چند دهه‌ی اخیر، تمام ابزارهای مبارزه با تفکر جمهوری اسلامی را امتحان کرده است، اما ابزاری که همیشه در کنار ابزارهای دیگر بوده، مبارزه‌ی اقتصادی است که امروز تبدیل به آخرین و مؤثرترین ابزار دشمن شده است.

    اقتصاد مقاومتی مختص زمان تحریم و جنگ نیست، بلکه یک چشم‌انداز بلندمدت پیش روی اقتصاد ایران است، زیرا اقتصاد ایران در سایه‌ی تفکر جمهوری اسلامی همیشه آماج حملات دشمنان خواهد بود. اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضت اقتصادی نیست، بلکه مفهوم شکوفایی اقتصاد و رفع مشکلات موجود در زیربخش‌های اقتصادی برای جلوگیری از امتیازدهی به دشمنان و بهبود سطح رفاه عموم مردم است.

    توليد ملي و خودکفايي اقتصادي در بيانات امام خميني

    اعتماد به نفس و توجه به تولید داخلی

    “آن‌ها که این صنعت‌های بزرگ را درست کردند، انسان‏های یک سر و دو گوشی مثل سایر انسان‏ها هستند، منتها قبل از ما بیدار شدند و ما را خواب کردند، قبل از اینکه ما بیدار شویم آن‌ها بیدار شدند و خودشان را صرف این کردند که با ایادی خودشان مستقیم یا به طور غیر مستقیم ما را غافل کنند، ما را خواب کنند و به ما تزریق کنند به اینکه شما نمی‌توانيد.”

    قبح واردات:

    “چقدر برای یک مملکت عیب است و سرشکستگی که دستش را دراز کند طرف آمریکا که گندم بده، کشکول گدائیش را باز کند پیش دشمنش و از او بخواهد که رزقش را بدهد. چقدر برای ما سرشکستگی دارد، تا این ملت بنایش را بر این نگذارد که کشاورزیش را تقویت کند و بسازد به آنکه خودش به دست می‌آورد، نمی‌توانیم استقلال پیدا کنیم”.

    برکت محاصره اقتصادی:

    “این محاصره‌ی اقتصادی را که خیلی از آن می‌ترسند، من یک هدیه می‌دانم برای کشور خودمان؛ برای اینکه محاصره اقتصادی معنایش این است که مایحتاج ما را به ما نمی‌دهند. وقتی مایحتاج را به ما ندادند خودمان می‌رویم دنبالش، مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمی‌دهند، ما خودمان باید تهیه کنیم”.

    اقتصاد مقاومتي در بيانات امام خامنه‌اي

    رهبر معظم انقلاب فرمودند:

    “اقتصاد مقاومتى معنايش اين است كه ما يك اقتصادى داشته باشيم كه هم روند رو به رشد اقتصادى در كشور محفوظ بماند، هم آسيب‌‌پذيرى‌‌اش كاهش پيدا كند. يعنى وضع اقتصادى كشور و نظام اقتصادى طورى باشد كه در مقابل ترفندهاى دشمنان كه هميشگى و به شكل‌هاى مختلف خواهد بود، كمتر آسيب ببيند.

    هم دانشگاه‌‌‌ها، هم دستگاه‌‌‌هاى دولتى، هم آحاد مردمى كه خوشبختانه توانائى و استعداد اين كار را دارند، چه از لحاظ علمى، چه از لحاظ توانائى‌‌‌هاى مالى، بايد تلاش كنند مسئوليت زمان خود و مقطع تاريخى حساس خود را بشناسند و به آن عمل كنند.

    اين كه ما عرض كرديم «اقتصاد مقاومتى»، اين يك شعار نيست؛ اين يك واقعيت است. كشور دارد پيشرفت مي‌كند، ما افق‌هاى بسيار بلند و نويدبخشى را در مقابل خودمان مشاهده مي‌كنيم. بديهى است كه حركت به سمت اين افق‌ها، معارض‌ها و معارضه‌‌‌هائى هم دارد كه انگيزه‌‌‌هاى اقتصادى، سياسى، منطقه‌‌‌اى و بين‌‌‌المللى دارد.

    اين معارضه‌‌‌ها در مواردى هم منتهى مي‌شود به همين فشارهاى گوناگونى كه مشاهده مي‌كنيد؛ فشارهاى سياسى، تحريم، غير تحريم، فشارهاى تبليغاتى، ليكن در لابه‌‌‌لاى اين مشكلات، در وسط اين خارها، گام‌هاى استوار و همت‌ها و تصميم‌هائى هم وجود دارد كه بناست از وسط اين خارها عبور كند و خودش را به آن نقطه‌‌‌ى مورد نظر برساند.

    ما بايد هر كدام نقش خودمان را بشناسيم و آن را ايفاء كنيم. يكى از بخش‌هاى ما، اقتصاد است و خاصيت اقتصاد در يك چنين شرايطى، اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى اقتصادى كه همراه باشد با مقاومت در مقابل كارشكنى دشمن، خباثت دشمن؛ دشمنانى كه ما داريم.

    به نظر من يكى از بخش‌هاى مهمى كه مي‌تواند اين اقتصاد مقاومتى را پايدار كند، همين كار شماست؛ همين شركت‌هاى دانش‌‌‌بنيان است؛ اين يكى از بهترين مظاهر و يكى از مؤثرترين مؤلفه‌‌‌هاى اقتصاد مقاومتى است؛ اين را بايد دنبال كرد. ”

    ايشان در فرمايشات خود الزامات اقتصاد مقاومتي را به شرح ذيل بيان كردند:

    كاهش وابستگي به نفت

    “كاهش وابستگي به نفت از الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين وابستگى، ميراث شوم صد ساله‌ى ماست. ما اگر بتوانيم از همين فرصت كه امروز وجود دارد، استفاده كنيم و تلاش كنيم نفت را با فعاليت‌هاى اقتصادىِ درآمدزاى ديگرى جايگزين كنيم، بزرگترين حركت مهم را در زمينه‌ى اقتصاد انجام داده‌ايم.”

    تعادل در مصرف و مديريت مصرف

    “مسئله‌ى مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاه‌هاى دولتى، هم دستگاه‌هاى غير دولتى، هم آحاد مردم و خانواده‌ها بايد به اين مسئله توجه كنند؛ كه اين واقعاً جهاد است.

    تعادل در مصرف اين است كه ما از توليد داخلى استفاده كنيم، اين را همه‌ى دستگاه‌هاى دولتى و حاکمیتی مربوط به قوای سه گانه باید توجه داشته باشند و سعى كنند هيچ توليد غير ايرانى را مصرف نكنند. آحاد مردم هم مصرف توليد داخلى را بر مصرف كالاهائى با مارك‌هاى معروف خارجى ترجيح بدهند. ”

    هدفمندي يارانه‌ها

    “هدفمند كردن يارانه‌ها هم در جهت شكل دادن به اقتصاد ملى است؛ كه اينها مي‌تواند هم رونق ايجاد كند – در توليد، در اشتغال – و هم موجب رفاه شود؛ اينها مايه‌ى رشد توليد كشور، رشد اقتصادى كشور، مايه‌ى اقتدار يك كشور است. با رشد توليد، يك كشور در دنيا اقتدار حقيقى و آبروى بين‌المللى پيدا مي‌كند. اين كار بايستى به انجام برسد. ”

    استفاده حداكثرى از زمان و منابع

    “از زمان، منابع و امكانات بايد حداكثر استفاده بشود. با استفاده حداكثري از زمان و منابع طرح‌هائى كه سال‌هاى متمادى طول مي‌كشيد، امروز خوشبختانه با فاصله‌ى كمترى انسان مى‌بيند كه فلان كارخانه در ظرف دو سال، در ظرف هجده ماه به بهره‌بردارى رسيد. بايد اين را در كشور تقويت كرد.”

    کشور ايران داراي موقعيت ژئوپوليتيک خاص و منابع غني است که با استفاده درست از اين منابع و به کاربستن درست مؤلفه‌هاي اقتصاد مقاومتي و فرهنگ‌سازي مناسب آن در بين آحاد مردم، همانند گذشته و بهتر آز آن خواهد توانست از پسِ تحريم و مشکلات برآيد و انقلاب اسلامي را بيش از پيش سربلند سازد.

    مردان آسماني نوزدهم بهمن ماه

    نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران امروز در کشور به توانمندی ساخت انواع هواپیماهای شکاری، گشت‌زنی، جنگنده‌های پیشرفته و فوق پیشرفته‌ای چون صاعقه، آذرخش و قاهر رسیده است.

    نفرت مردم از حکومت ستمشاهی به اوج خود رسیده بود و راهپیمایی مردم علیه رژیم مستبد شاهنشاهی شهر به شهر گسترده‌تر می‌شد.

    “شاه” مستبد ایران در این اندیشه بود که با داشتن ارتشی قوی و قدرتمند به عنوان ژاندارم منطقه باقی می‌ماند و تمام اعتراضات را سرکوب می‌کند، غافل از این‌که نیروهای متدین ارتشی، همپای مردم تحرکات خود علیه رژیم شاهنشاهی را آغاز کرده بودند.

    در این میان خبر “تجمع” و  “اعتراض” کارکنان نیروی هوایی علیه رژیم شاه در “پایگاه‌‌ها یکی پس از دیگری به گوش می‌رسید.

    در روز دوازدهم بهمن‌ماه با ورود امام خميني(ره) به کشور، کارکنان نیروی هوایی به عنوان محافظ ایشان، افتخاری بزرگ برای خود ثبت کردند.

    روزهای بهمن ۵۷ یکی پس از دیگری سپری می‌شد، کارکنان مومن و هوشیار نیروی هوایی تصمیم گرفتند تا آخرین ضربه خود را به رژیم مستبد ستم‌شاهی وارد آورند.

    “مردان آسماني نوزدهم بهمن‌ماه” با حضور در “مدرسه علوی” اقامت‌گاه حضرت امام(ره) و بیعت با ایشان، کمر رژیم شاه را شکستند و با انجام “رژه‌ای تاریخی” در مقابل دیدگان امام(ره) ضربه نهایی را بر پیکر پوسیده طاغوت وارد کردند.

    عکس معروف این بیعت تاریخی در “روزنامه کیهان” به چاپ رسید و رژیم ستم‌شاهی سعی کرد تا این عکس را جعلی قلمداد کند، اما بنیانگذار کبیر انقلاب در یک سخنرانی تاریخی، پرسنل نیروی هوایی را به عنوان سربازان امام عصر(عج) معرفی کرده و این نشان افتخار را به سینه آنان نصب کردند.

    مدت کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان خط رهبری، “مستشاران خارجی” که عمده آنان آمریکایی بودند و مسئولیت‌های سنگینی در نیروی هوایی به عهده داشتند با بازگشت به کشورشان سعی کردند که نیروی هوایی ايران را فلج کنند، اما مجاهدان ارزشمند نیروی هوایی، با تلاش بی‌وقفه خود در کوتاه‌ترین زمان، قادر به بهره‌برداری و نگهداری تجهیزات این نیرو شده و در گام بعدی، ساخت و تعمیر قطعات و تجهیزات را در دستور کارشان قرار دادند.

    این نیرو امروز در کشور به توانمندی ساخت انواع هواپیماهای شکاری، گشت‌زنی، جنگنده‌های پیشرفته و فوق پیشرفته‌ای چون “صاعقه”، “آذرخش” و “قاهر” رسیده است.

    ساخت انواع “موشک‌های هوا به زمین”، “هوا به سطح”و  “هوا به هوا” در بردهای مختلف و سیستم‌های پدافندی و راداری پیشرفته از دیگر دستاوردهای این نیروی آسماني ارتش جمهوری اسلامی ایران است.

    آغاز اعتلاي مجدد “تمدن اسلامي” با پيروزي انقلاب اسلامي ايران

    ۲۰بهمن روز “انقلاب اسلامی، وحدت ملی و اعتلای تمدن اسلامی” است؛ جهان‌ معاصر آبستن‌ تحولات عظیمی است‌ و عصر نويني‌ که‌ انقلاب اسلامي با رهبري امام ‌‌خميني‌(ره‌) آغازگر آن‌ بود در حقيقت‌ مقدمه انقلاب جهانی امت اسلام (چنانکه امروز شاهد بیداری اسلامی در منطقه هستیم) و زمینه‌ساز ظهور انقلاب حضرت حجت(عج) تلقي مي‌شود.

    در نهضت اسلامی مردم ایران که از خرداد ماه سال ۱۳۴۲ آغاز و در بهمن ۱۳۵۷ به “انقلاب اسلامی” ختم شد، آنچه بیش از همه زمینه ساز محقق شدن این آرمان بزرگ بود “وحدت و یکپارچگی ملت ایران” و گردآمدن آنها زیر پرچم برافراشته ولایت فقیه است.

    پیروزی انقلاب اسلامی…

    نهضت اسلامی ایران در سال ۱۳۴۱ با اعتراض حضرت امام خمینی(ره) و روحانیت پیشرو به لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و آنچه که محمدرضا شاه آن را انقلاب سفید شاه و ملت می‌خواند شروع شد.

    در این لایحه، قید اسلام از شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب‌شوندگان حذف و به جای سوگند به قرآن، سوگند به کتاب آسمانی آورده شد. پس از آن محمدرضا پهلوی، لوایح ششگانه‌ای را طرح و در یک رفراندوم نمایشی به تصویب رساند. امام خمینی و مراجع قم نوروز سال ۱۳۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند.

    در دوم فروردین ۱۳۴۲ نیز مجلسی به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (ع) تشکیل شده بود که با حمله مزدوران ساواک رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه قم به خاک و خون کشیده شد و عده‌ای از طلاب شهید و مجروح شدند.

    حادثه مدرسه فیضیه قم، روحانیت و مردم را مصمم‌تر کرد و حضرت امام(ره) در سخنرانی تاریخی خود در عاشورای همان سال به شاه و آمریکا و اسرائیل حمله شدیدی کردند.

    به دنبال این سخنرانی مهم و تاریخی، عوامل رژیم، حضرت امام را در شب ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ دستگیر و به تهران منتقل کردند. با اعلام این خبر در شهرهای مختلف، تظاهرات عظیمی بر پا شد و رژیم پهلوی دستور سرکوب این قیام را داد. در قیام تاریخی پانزده خرداد ۱۳۴۲ که نقطه عطفی در ابتدای نهضت اسلامی بود، هزاران نفر از مردم شهرهای مختلف به شهادت رسیده و یا مجروح شدند.

    نهضت اسلامی مردم ایران، که از سال ۱۳۴۲ آغاز شده بود در دی ماه سال ۱۳۵۶ با شهادت مشکوک سید مصطفی خمینی، فرزند حضرت امام(ره) در نجف اشرف، وارد مرحله تازه‌ای شد و امواج خروشانی در بین مردم به پا کرد. امام خمینی این حادثه را از الطاف خفیه الهی دانستند.

    به دليل محبوبیت امام خمینی(ره) در بین مردم، روز ۱۷ دی ۱۳۵۶، در روزنامه اطلاعات مقاله اهانت آمیزی تحت عنوان “ایران و استعمار سرخ و سیاه” با امضای مستعار “احمد رشیدی مطلق” با دستور شاه و دربار، علیه امام خمینی به چاپ رسید. مراجع، مردم و طلاب قم در اعتراض به این مقاله اهانت آمیز، قیامی تاریخی را در ۱۹ دی ۱۳۵۶ به ثبت رساندند که این قیام نیز توسط عوامل رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد.

    پس از این حادثه نیز قیام های زنجیره‌واری در سراسر کشور شکل گرفت.

    ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ نیز نقطه عطف دیگری در تاریخ انقلاب اسلامی است؛ روز جمعه ۱۷ شهریور، مردم، بیخبر از اینکه رژیم حکومت نظامی اعلام کرده است به خیابان‌ها ریخته و ارتش شاه در میدان ژاله (شهدا) به روی مردم بی دفاع آتش گشود و خیابان‌های اطراف را غرق در خون مردم بیگناه کرد. هفده شهریور بدین شکل در تاریخ انقلاب به جمعه سیاه معروف شد.

    از روز ۱۷ شهریور تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ هر روز زمینه‌های سقوط رژیم شاهنشاهی بیش از دیروز فراهم می‌شد؛ روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ حضرت امام پس از ۱۵ سال تبعید به ایران بازگشتند و با تشکیل “دولت موقت” به دستور امام خمینی(ره) پیروزی انقلاب اسلامی برای مردم مسجل شد.

    و سرانجام شب ۲۱ بهمن، در نیروی هوایی تهران، درگیری مسلحانه بین عده‌ای از افراد این نیرو و گارد شاهنشاهی پیش آمد که با دخالت مردم، درب پادگان ها به روز مردم باز شد و سلاح هایی به دست مردم افتاد. سران ارتش دست اندر کار کودتا شدند و در روز ۲۱ بهمن از ساعت چهار بعدازظهر اعلام حکومت نظامی شد.

    امام اعلام کردند که مردم به حکومت نظامی اعتنا نکنند. مردم در روز۲۲ بهمن به مراکز دولتی، نظامی، انتظامی و رادیو و تلویزیون یورش برده و آنها را فتح کردند. با فرار بختیار از ایران و اعلام بیطرفی ارتش در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، انقلاب اسلامی ایران پس از سالها مجاهدت، ایثار، فداکاری و مقاومت در راه رضای الهی با رهبری بی نظیر حضرت امام خمینی و به همت مردم سرافراز ایران به پیروزی نهایی رسید.

    وحدت ملی…

    پیروزی مردم ایران در به ثمر رساندن یکی از بزرگترین انقلاب‌های قرن، ثمره سال‌ها تلاش مردم ایران در رسیدن به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود؛ مردم ایران اعم از مسلمان و مسیحی، شیعه و سنی، ترک و کرد وعرب و بلوچ، فقیر و غنی، عوام و خواص همه با گردآمدن زیر یک پرچم و با رهبری حضرت امام خمینی(ره) مصداق «واعتصمو به حبل الله جمیعا» شدند و توانستند با “وحدت و یکدلی” سدی محکم بوجود آوردند که سیلاب انواع دشمنان خارجی و داخلی نتواند خللی در این دژ متحد و آرمان خواه ایجاد کند.

    “محسن کوهکن”، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران؛ درباره مهمترین عامل وحدت مردم ایران در پیروزی انقلاب اسلامی اظهار داشت :اتحاد و وحدت همیشه به “محور” نیاز دارد؛ چنان كه وقتی خداوند در قرآن می‌فرمايند «واعتصموا…» پس از آن «…بحبل‌الله» می‌آید؛ در واقع از دیدگاه اعتقادی ما یک ستون و عامل مورد نیاز است تا وحدت حول آن شكل بگيرد در انقلاب اسلامی نیز مردم حول محور رهبری و ولایت توانستند متحد شوند.

    وی با بيان اينكه به تعداد انسان‌ها سليقه و ايده وجود دارد، گفت: اگر قرار باشد افراد براساس سلایق فردی حرکت کنند، هیچ دو نفری نمی‌توانند دور هم جمع شوند

    “آيت‌الله محسن مجتهد شبستری” عضو مجلس خبرگان رهبری در گفتگو با باشگاه خبرنگاران، با اشاره به فرمايش ” امام‌ خمینی(ره)” مبني بر اينکه “انقلاب ما انفجار نور بود”، اظهار داشت: این انقلاب به رهبری امام خمینی(ره) و پشتیبانی ملت ایران به ثمر رسید و وحدت عامل مهمي در تداوم آن داشته است.

    اعتلای تمدن اسلامی…

    “وحدت مردم مسلمان ایران” که عنوان بزرگترین کشور شیعه را به خود اختصاص داده‌اند موجب شد تا در چهاردهمين قرن اسلامي، انقلابي بزرگ براي ايجاد مقدمات ظهور منجي به راه اندازد؛ انقلابي كه تمامي رنج‌ها و سرزنش كشيدن‌هاي گذشته را معنا مي‌كرد و می‌توانست تحول بزرگي را در صحن جهاني پديد آورده است.

    در واقع نهضت اسلامی مردم ایران با وحدت بی‌نظیر مردم و بر اثر تلاش‌های نيروهاي انقلابي، به رهبری امام‌خمینی(ره) نه تنها نظام سلطنتي را برچيد، بلكه يك نظام اجتماعي، اقتصادي و سياسي جديد را براساس آموزه‌هاي دين اسلام بر پا کرد که توانست الگوی بسیاری از امت‌های مسلمان برای انجام حرکت‌های انقلابی باشد.

    مقايسه اهداف و آرمان‌هاي درخشان انقلاب اسلامي به‌ويژه در زمينه‌هاي فکري و فرهنگي اثبات‌کننده تأثير ممتاز انقلاب اسلامي در زمينه‌سازي و فراهم کردن بسترهاي اعتلای تمدن اسلام در جهان است.

    اما آنچه ذکر آن ضروریست اینکه امام‌خميني‌(ره) با وقوف‌ بر رسالت‌ خطير و الهي‌ خود، هدف‌ نهايي انقلاب‌ اسلامي‌ را امري‌ فراتر از تغيير حکومت و مسائل اقتصادي؛ يعني‌ زمينه‌سازي‌ انقلاب‌ جهاني‌ اسلام‌ و فراهم‌ آوردن‌ مقدمات‌ ظهور منجي‌ عالم‌ بشريت‌ حضرت‌ ولي‌عصر(عج) ‌دانسته و براين‌اساس‌، به‌ هدايت‌ و رهبري‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و تحولات‌ ناشي‌ از آن‌ اقدام كرده‌اند.

    ايشان در ماه‌هاي آخر عمر پربرکت خويش، به صراحت در این زمینه می‌فرمایند: «مسئولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست، انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهاد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار داد … بايد دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنمايد، ولى اين به آن معنا نيست كه آنها را از اهداف عظيم انقلاب، كه ايجاد حكومت جهانى اسلام است، منصرف كند».

    انقلاب اسلامی، وحدت ملی و اعتلای تمدن اسلامی…

    بنابر بر این گزارش در قرن ۱۴ هجری قمری (قرن ۲۰ میلادی) انقلابی در ایران با هویت اسلامی شکل گرفت که برآمده از چیزی جز باور به اعتقادات دینی، تلاش برای تحقق آرمان‌ها و ارزش‌های انسانی، وحدت و یکپارچگی در بین مردم و تجمع آنها گرد محور ولایت و رهبری نبود.

    همچنین آنچه در طی ۳۴ سال عمر انقلاب اسلامی ایران موجب اعتلا و استمرار آن شده است، وجود همین ایمان و اعتقاد به اصل ولایت فقیه و حفظ وحدت از سوی مردم، علیرغم تمام هجمه‌ها و تهدیدات دشمن است.

    در پایان باید گفت پس از انقلاب اسلامي، جهان‌ معاصر آبستن‌ تحولات عظیمی است‌ و عصر نويني‌ که‌ انقلاب اسلامي با رهبري امام ‌‌خميني‌(ره‌) آغازگر آن‌ بود در حقيقت‌ مقدمه انقلاب جهانی امت اسلام (چنانکه امروز شاهد بیداری اسلامی در منطقه هستیم) و زمینه‌ساز ظهور انقلاب حضرت حجت(عج) تلقي مي‌شود.

    بنابراين از وظايف و مسئوليت‌هاي ماست كه از نظام مقدس جمهوري اسلامي پاسداري كنيم و در ترويج و کارآمدي ارزش‌های اسلامی و به ثمر رسيدن اهداف آن، به منظور زمينه‌سازي براي قيام حضرت مهدي(عج) تلاش همه‌جانبه کنیم.


    سرچشمه انقلاب اسلامی از کجاست و چگونه بر بیداری اسلامی تأثیر گذاشت؟

    بيداري اسلامي در امتداد انقلاب اسلامي ايران بوده و مسلما اين حركت در آينده هم ادامه خواهد يافت.

    انقلاب اسلامي ايران در سال ۱۳۵۷ از ابتداي شکل‌گيري مورد توجه بسياري از انديشمندان بوده چرا که اين انقلاب را مي‌توان به معناي واقعي کلمه انقلاب دانست.

    براي مفهوم انقلاب تعاريف مختلفي ارائه شده مثلا عده‌اي معتقدند انقلاب عبارت است از فروپاشي موقتي يا طولاني مدت انحصار قدرت دولت و يا بنا بر تعريف شهيد مطهري انقلاب عبارت است از طغيان و عصياني که مردم عليه نظام حاکم موجود براي ايجاد وضع و نظمي مطلوب انجام مي‌دهند يعني انقلاب از مقوله عصيان و طغيان است عليه وضع حاکم براي وضعي ديگر؛ پس ريشه‌هاي انقلاب دو چيز است: يکي نارضايتي و خشم از وضع موجود و ديگر آرمان يک وضع مطلوب.

    اما بايد در يک تعريف کلي مي‌توان گفت انقلاب مساوي است با تحول، تغيير، دگرگوني و عوض شدن.

    درباره شکل گيري انقلاب اسلامي مي‌توان گفت سياست‌هاي ناسيوناليستي رضاه شاه و زير پا گذاشتن مصوبات انقلاب مشروطه، ناتواني دولت پهلوي دوم در بيرون کردن متفقين از ايران، نفوذ ايدئولوژي مارکسيستي در ايران، غرب‌گرا شدن بسياري از سران رژيم پهلوي، امضا قراردادهاي نفتي که باعث مي‌شد سود هنگفتي نصيب خارجي‌ها به‌ويژه انگليس شود و همچنين کودتا ۲۸ مرداد و واقعه مدرسه فيضيه قم در سال ۱۳۴۲ و ديکتاتوري محمدرضا شاه كه اوج آن از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۷ بود در وقوع انقلاب اسلامي تاثير فراواني داشته است.

    پيام انقلاب اسلامي عدم سلطه پذيري از شرق و غرب و داشتن استقلال در تصميم گيري است چرا که اين موارد در طول حکومت‌داري پهلوي اول و دوم ديده نشد.

    استکبارستيزي يکي از پايه‌هاي انقلاب اسلامي است چرا که تا قبل از وقوع انقلاب، ايران مکاني مناسب براي مستکبران بود تا با استفاده از منابع آن به رونق اقتصادي و صنعتي کشور خود بپردازند.

    درباره دادن امتياز به قدرت‌هاي شرقي و غربي مي‌توان به عدم بهره‌مندي واقعي کشور از درآمدهاي نفتي، نارضايتي مردم و نخبگان سياسي از اين رابطه نا برابر اشاره کرد چرا که امتيازخواهي انگليس و به يغما بردن ثروت ايران و همچنين امتياز خواهي نفت شمال توسط شوروي موجي از نارضايتي مردم  به سران حکومت را متبلور مي‌ساخت.

    اما با روي کار آمدن مصدق و در پيش گرفتن سياست موازنه منفي با اين مضمون که ايراني صاحب خانه خود است و بايد خودش خانه‌اش را اداره کند  توانست علاوه بر عدم امتيازدهي به شوروي، انگليس را از ايران بيرون کند اما کودتاي انگليسي ۲۸ مرداد باعث شد که حرکت مردم ايران شکست بخورد و در زمان نخست وزيري زاهداي تمام قراردادهايي که به ضرر انگليس بود به نفع اين کشور شد.

    بدين‌سان انگليسي‌ها توانستند با ناجوانمردانگي تمام ضرري را که در دوران مصدق به آنان وارد شد را جبران نمايند.

    پس از برکناري مصدق و روي کار آمدن دولت سر کوبگر زاهدي يا به عبارت بهتر دولت کودتا؛ هزاران تن از ميهن پرستان روانه زندان و شکنجه گاه‌ها شدند که بسياري از آنها اعدام و حتي دکتر مصدق را در دادگاه نظامي محاکمه کردند.

    مصدق در محکمه نظامي گناه خود را چنين بيان مي‌کند:

    تنها گناه من و گناه بزرگ و بسيار بزرگ من اين است که صنعت نفت ايران را ملي کردم و بساط استعمار و اعمال نفوذ سياسي و اقتصادي عظيم‌ترين امپراطوري جهان را از اين مملکت برچيدم… من به نهضتي که ملت ايران بر پا کرده بود و به احساساتي که اين ملت از خود ابراز نمود اتکا کردم و در همه جا دولت انگليس را مغلوب نمودم، من انگليس را از ايران اخراج کردم.

    پس از کودتاي ۲۸ مرداد تظاهراتي در ۱۶ مهر ماه ۱۳۳۲ به نشانه اعتراض به حبس و محاکمه دکتر مصدق انجام شد که طي آن با سفر نيکسون به تهران و ورود به دانشگاه تهران درگيري ميان دانشجويان با نيروهاي نظامي بالا گرفت و طي آن سه تن از دانشجويان به نام‌هاي مصطفي بزرگ‌نيا، مهدي شريعت رضوي و احمد قندچي شهيد شدند.

    امضا قرار داد کنسرسيوم قرار داد ننگين ديگري بود که به ملت ايران تحميل مي‌شد چرا که عمليات اکتشاف، حفاري، توليد استخراج و برداشت نفت خام و گاز طبيعي و گرداندن دستگاه‌هاي تقطير، عمل‌آوري نفت و گاز توليد براي اجراي عمليات شرکت، انبار کردن نفت و مشتقات آن و حمل و نقل و تحويل اين مواد به کشتي به کنسرسيوم واگذار شد.

    جالب است بدانيد کنسرسيوم نفتي متشکل از شرکت نفت بريتانيا با ۴۰ درصد سهام، پنج شرکت آمريکايي شامل استاندارد نيوجرسي، گلف، نفت تگزاس، استاندارد کاليفرنيا، سوکوني واکيوم هر يک ۸ درصد سهام، شرکت نفت فرانسه ۶ درصد و شرکت هلندي رويال داچ شل ۱۴ درصد اما چون شرکت نفت انگليس و ايران (شرکت سابق نفت جنوب) دو پنجم از سهام شرکت رویال داچ شل را دارا بود لذا آن شرکت روی هم‌رفته مالک ۴۵٫۶سهام کنسرسیوم شد ضمنا با توجه به اینکه انگلیسی‌ها در شرکت نفت آمریکایی گلف اویل نیز سهیم بودند و با شرکت نفت فرانسه هم که ۲۳٫۵ درصد شرکت عراق پترولیوم را داشت مشارکت داشتند،‌ بنابراین شرکت نفت انگلیس و ایران بزرگترین سهامدار کنسرسیوم شد.

    همگی این مطالب برای این بیان شد تا دست نشاندگی پهلوی را بیان کند چرا که هر شخص میهن‌پرستی نمی‌تواند ثروت مملکت خود را که حق مردمانش است را به بیگانگان هدیه کند.

    اتفاقات رخ داده در کودتا ۲۸ مرداد و کنسرسیوم نفتی باعث بی‌اعتمادی مردم به دولت شده بود که در نهایت قیام ۱۵ خرداد بی‌تردید برجسته ترین تحول نهضت اسلامی در دهه ۱۳۴۰ بود که اقشار وسیعی از توده‌های ملت را به صحنه مبارزه علیه رژیم سوق داد و خیزش سیاسی-مذهبی را در سطحی گسترده به نمایش گذاشت و می‌توان گفت حرکت امام  و سخنرانی ایشان در عاشورا سال ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه و کشتار و سرکوبی که توسط عمال شاه انجام شده از عوامل پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۵۷ بود.

    پس از تصویب کاپیتولاسیون در ۲۱ مهر ۱۳۴۳ در مجلس امام این لایحه را به منزله امضا سند بردگی ملت ایران و مخالف اسلام و قرآن دانسته و از همه آحاد ملت خواستند علیه آن به مخالفت برخیزند و از آن‌جا که رژیم شاه می‌دانست که امام نه تنها مانع تحقق انقلاب سفید بلکه متزلزل‌کننده بنیان سلطنت است در شب ۱۳ آبان ۱۳۴۳ ماموران رژیم، امام را دستگیر و به فرودگاه مهرآباد منتقل و با اولین پرواز به ترکیه تبعید و از آن جا به عراق تبعید می‌كنند.

    در واقع نیمه دوم سال ۱۳۴۳ سرآغازی دیگر برای دیکتاتوری شاه بود، چرا که فضای اختناق سیاسی بار دیگر در حکومت پهلوی‌ها حاکم شد.

    در سال ۱۳۴۸ مبارزات امام علیه رژیم پهلوی با طرح نظریه حکومت اسلامی وارد مرحله جدیدی شد و با طرح موضوع  ایدئولوژی اسلامی و اين نظريه كه اسلام، دینی سیاسی- اجتماعی است مبانی نظری ولایت فقیه را به همگان معرفی کرد.

    امام خمینی در تمام دوران پس از تبعید همواره در حال مبارزه بود و با سخنرانی‌ها و پیام‌های خود به‌دنبال متوقف نشدن حركت نهضت اسلامي بود.

    امام در طول سالهای حضور در نجف پس از گذشت چهار سال توانست پیروان بسیاری پیدا کند.

    اما در سال ۱۳۴۸ که درگیری‌ها بین شاه و حزب بعث عراق بر سر مسائل مرزی بالا گرفت و رژیم عراق، ایرانیان مقیم این کشور را اخراج کرد که این اقدام دولت عراق سبب خشم امام شد که در نهایت تصمیم به خروج از این کشور گرفت اما حکام بغداد اجازه خروج امام از عراق را ندادند.

    در سالگرد قیام ۱۵ خرداد ۱۳۵۴ بار دیگر درگیری در مدرسه فیضیه قم به وجود آمد.

    سرکوب‌های رژیم پهلوی تا سال ۱۳۵۶ ادامه داشت که در نهایت با درج مقاله توهین‌آمیز علیه امام، خشم مردم برافروخته شد که رژیم شاه در عملی وحشیانه تظاهرات مردم را به خاک و خون کشید.

    در سال ۵۷ واقعه ۱۷ شهریور که به جمعه سیاه معروف شد برگ ننگینی را در کارنامه پهلوی رقم زد.

    رژیم شاه برای این که بتواند جلوی خشم مردم را بگیرد اصطلاحا دست به اصلاحات زد و عوامل این کشتار را به زندان انداخت.

    عزیمت امام به پاریس ایشان را در مرکز توجهات رسانه‌ها دنیا قرار داد به همین‌خاطر رژیم پهلوی در ابتدا فکر می‌کرد رفتن امام به پاریس باعث محو شدن او از صحنه سیاسی می‌شود اما اتفاقی که افتاد کاملا برعکس انتظارات شاه بود.

    اعتصاب کارگران و کارکنان صنعت نفت و تعطیلی صدور نفت در ۲۲ مهر ماه ۱۳۵۷، برپایی اعتراضات در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ جلوه‌های دیگری از مبارزات مردم ایران در مقابل استکبار بود.

    خاندان پهلوی که حكومت خود را در آستانه فروپاشی می‌دیدند در ۲۶ دی ۱۳۵۷ از کشور خارج و با ورود امام در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ رژیم پهلوی ديگر نمی‌توانست به حیات خود ادامه دهد تا اینکه در روز ۲۲ بهمن۱۳۵۷ انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.

    انقلاب اسلامی را باید محصول مبارزه تاریخی یک ملت دانست و باید گفت سرتاسر مبارزات ملت ایران مقابله با سلطه‌جویی و سلطه‌گری بیگانه بود.

    مبارزاتی که نتیجه‌اش انقلاب اسلامی شد و هم اکنون شاهد گسترش پیام انقلاب به دیگر کشورها هستیم که به وضوح می‌توان تاثیرات آن را در بیداری اسلامی مشاهده کرد چرا که وجهه اصلی انقلاب‌های مردمی کشورهای منطقه استکبار ستیزی است که این جریان ادامه حرکت انقلاب اسلامی است.

    بيداري اسلامي باعث شده تا اسلام‌گرايان دوباره خود را بازيابند و هم‌اكنون تبديل به قدرت تاثيرگذاري شوند چرا كه بيداري اسلامي در واقع باعث شنيده شدن صداي اسلام در ممالكي است كه حاكمان به اصطلاح مسلمان آن دينشان را زير پا گذاشته و اسلام را از صحنه سياسي كشورشان حذف كرده بودند.

    بيداري اسلامي مبين نابودي ارزش‌هاي غربي است چرا كه قيام‌هاي مردم منطقه نشان داد مردم ديگر از نبود اسلام در بين زمام‌داران خود خسته شده‌اند لذا براي احياي ارزش‌هاي ديني خود با الگو گرفتن از انقلاب اسلامي ايران اقدام به سرنگوني نظام‌هاي ديكتاتوري خود كردند كه اين حركت همچنان ادامه دارد.

    درباره خيزش‌هاي مردمي كشورهاي منطقه مي‌توان گفت الگوي اصلي آنها انقلاب اسلامي است چرا كه مواضع انقلابيون ملت‌هاي منطقه همان مواضع انقلابيون ايران در سال ۱۳۵۷ است.

    وجه اشتراك انقلاب اسلامي و بيداري اسلامي روحيه استكبارستيزي آنست اما از آنجا كه ملت‌هاي منطقه بيش از ۳۰ سال بعد از ايران دست به سرنگوني ديكتاتورهاي خود زدند از تجارب انقلاب ايران بهره لازم را بردند و بسياري از هزينه‌هايي كه كشورمان در زمان انقلاب داد را ندادند اما مسئله‌اي كه بر همگان روشن است اينست كه بيداري اسلامي در امتداد انقلاب اسلامي ايران بوده و مسلما اين حركت در آينده هم ادامه خواهد يافت.

  • برچسب ها :
  • نظرات کاربران در "انقلابي به نام “انقلاب اسلامي ايران” كه سرآغاز “بيداري اسلامي” پس از ۳۳ سال شد"
    مطـالب تصادفــی
    شبکه های اجتماعی