امروز: دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۳۱:۵۴  آخرین بروزرسانی : دی ۱۷ام, ۱۳۹۴
آرشیو مطالب
  • تاریخ انتشار خبر : یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۳ | کد خبر : 306
  • مصاحبه پیش رو در ارمان منتشر شده و انتشار آن در اخرین خبر الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست روند حرکتی جریان اصولگرایی را می‌توان به دو دوره قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری تقسیم بندی کرد. قبل از انتخابات ریاست جمهوری اردوگاه اصولگرایی به صورت تمام قد در صحنه […]

    مصاحبه پیش رو در ارمان منتشر شده و انتشار آن در اخرین خبر الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست

    روند حرکتی جریان اصولگرایی را می‌توان به دو دوره قبل و بعد از انتخابات ریاست جمهوری تقسیم بندی کرد. قبل از انتخابات ریاست جمهوری اردوگاه اصولگرایی به صورت تمام قد در صحنه سیاسی کشور حضوری فعال و پررنگ داشت و امید زیادی نیز برای موفقیت خود در انتخابات ریاست جمهوری قائل بود. این در حالی است که با پیروزی دکتر حسن روحانی که برای موفقیت در انتخابات، حمایت همه جانبه اصلاح طلبان را با خود به همراه داشت، اصولگرایان به حاشیه رانده شدند و سیاست حرکت با چراغ خاموش را در پیش گرفتند.به همین منظور و برای تحلیل گفتمان اصولگرایی در ایران با محسن کوهکن، دبیر‌کل جامعه اسلامی نمایندگان ادوار مجلس و نایب رئیس جبهه پیروان خط امام(ره)گفت‌وگو کردیم.کوهکن در تحلیل وضعیت اصولگرایان در دولت آقای روحانی معتقد است« قسمتی از رأیی که به سبد آقای روحانی ریخته شد توسط اصولگرایان بوده و یکی از حامیان جدی آقای روحانی بخشی از اردوگاه اصولگرایی است.» وی همچنین درباره جلسه سه آیت‌ا… تصریح می‌کند« از سال گذشته تا کنون سه جلسه بین آیت‌ا… محمدرضا مهدوی کنی، آیت‌ا… محمد یزدی و آیت‌ا… احمد جنتی برای وحدت نیروهای انقلاب برگزار شده است. در این جلسات تاکنون در مورد اصل ورود به موضوع وحدت نیروهای انقلاب، میزان پذیرش این موضوع در میان طیف‌های مختلف و نحوه تعامل با هر کدام، مباحثی مطرح شده است». در ادامه، متن گفت‌وگوی «آرمان امروز» با محسن کوهکن را از نظر می‌گذرانید.

    پس از انتخابات ریاست جمهوری که اردوگاه اصولگرایی موفق نشد به اهداف خود دست پیدا کند،اصولگرایان حرکت با چراغ خاموش را سرلوحه کار خود قرار داده‌اند. وضعیت گفتمان اصولگرایی در دولت آقای روحانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اصولگرایان در این مقطع زمانی چه استراتژی را دنبال می‌کنند؟آیا اصولگرایان دوران جدیدی را تجربه می‌کنند؟

    در انتخابات ریاست جمهوری اصولگرایان نتوانستند روی هیچ یک ازکاندیداهای خود اجماع کنند.اگر در انتخابات ریاست جمهوری اصولگرایان روی یک نامزد به اجماع می‌رسیدند شاید نتیجه انتخابات به این شکلی که رقم خورد صورت نمی‌گرفت و سرنوشت دیگری در انتظار جریان‌های سیاسی کشوربالاخص اصولگرایان بود.حتی اگر اصولگرایان کار صحیح که همانا اجماع روی یک نامزد بود را انجام می‌دادند اما وی به هر طریقی رأی نمی‌آورد باز قاطبه اصولگرایی از درون راضی بود و به این نتیجه می‌رسید که مردم کشور با توجه به شرایط کشور، اصولگرایان را مناسب مدیریت اجرایی کشور تشخیص نداده‌اند. با این وجود بنده باید عنوان کنم قسمتی از رأیی که به سبد آقای روحانی ریخته شد توسط اصولگرایان بوده و یکی از حامیان جدی آقای روحانی بخشی از اردوگاه اصولگرایی بوده است. اگر کسی کارنامه و سابقه آقای روحانی و همچنین موضع گیری‌های ایشان چه در زمان انتخابات و چه بعد از انتخابات را مورد بررسی قرار بدهد،متوجه می‌شوند که ایشان در هیچ کجا اعلام نکرده‌اند که یک «اصلاح طلب» هستند.واقعیت امر این است که در زمان انتخابات سلایق مختلف اصولگرایی هر کدام روی گزینه‌های مختلفی چون حسن روحانی، محسن رضایی،محمد باقر قالیباف،سعید جلیلی،علی اکبر ولایتی و حتی سید محمد غرضی پراکنده و متفرق بود.به همین دلیل چون نقطه تمرکزی در بین اصولگرایان وجود نداشت، سبد رأی مردم بین گزینه‌های اصولگرایی تقسیم شد ودر نتیجه مطالبه اصلی اصولگرایان که انتخاب شخصی بود که جلودار گفتمان اصولگرایی باشد محقق نشد.بعد از هر انتخاباتی نیز به طور طبیعی جریان یا گروهی که احساس پیروزی می‌کند و گمان می‌کند موفق شده است در مبارزه انتخاباتی رقیب را شکست دهد دست به جریان سازی و تولید گفتمان می‌زند.گروه پیروز در مرحله اول تلاش می‌کند گفتمان شکست خورده را به حاشیه براند.که این اتفاق برای اصولگرایان نیز رخ داد و اصولگرایان تا حدودی به حاشیه رفتند.در عین حال پس از پیروزی آقای روحانی تمامی نامزدهای اصولگرایی که در انتخابات ریاست جمهوری حضورداشتند به آقای روحانی تبریک گفتند و اعلام کردند که حاضر هستند با تمام وجود به وی و دولتش یاری برسانند.جریان اصولگرایی نیز اعلام کرد که با تمام وجود با آقای روحانی همکاری و همراهی می‌کند. به دلیل اینکه نظام اجرایی کشور ما براساس دیدگاه‌های دو و یا چند حزب قوی فعالیت نمی‌کند،بعد از هر انتخاباتی گروه‌های سیاسی تلاش می‌کنند وضعیت موجود ودغدغه‌ها و چالش‌های پیش رو را تحلیل و بررسی ‌کنند.در نتیجه به صورت طبیعی یک سری واگرایی‌هایی به وجود می‌آید. چرا که هر کسی براساس سلیقه خودش تلاش می‌کند سلایق دیگر را مقصر شکست معرفی کند. این نکته را نیز باید عنوان کنم که اصولگرایی حزب گرایی نیست.اصولگرایی دارای منشور است. زمانی که منشور اصولگرایی نوشته شد، این منشور سند و معیاری برای تمامی افراد در هر مسند و شغلی بود که با توجه به این منشور اعلام می‌کردند که آیا اصولگرا هستند یا نه.به همین دلیل برخی افراد که در هیچ حزب و گروه سیاسی نیز نمی‌گنجیدند امکان این را داشتند که خود را اصولگرا بنامند.ما بارها از اصلاح طلبان نیز درخواست کرده‌ایم که آنها نیز برای جریان اصلاح طلبی یک منشور تهیه کنند و این منشور را معیار حرکت‌های سیاسی خود قرار بدهند.با این حال،بزرگان اصولگرایی در شرایط موجود برای ایجاد همگرایی و وحدت دربین جریان اصولگرایی در حال تلاش و رایزنی هستندوتحرکات جدید اصولگرایان نیز از همین نکته نشأت گرفته است.واقع بینی ما هم حکم می‌کند که به این نکته اذعان داشته باشیم که میزان اتحاد و ائتلاف در جریان اصولگرایی در هیچ برهه از زمان به صورت صد درصد وکامل نبوده و به نظر هم می‌رسد در آینده نیز نخواهد بود.دلیل این قضیه هم این است که اصولگرایی حزب گرایی نیست که مانند احزاب از بالا یک فرمانی برای تمامی اعضای حزب صادر شود و همه اعضا ملزم به اجرای این فرمان باشند.اصولگرایی یک جریان فکری مبتنی بر مبانی اصول و ارزش‌های انقلاب است. شما وقتی در کارنامه انتقادات به دولت احمدی‌نژاد که برآمده از اصولگرایی بود نگاه می‌کنید،متوجه می‌شوید که از همان روزهای اول تا پایان دولت احمدی‌نژاد هیچ گاه اصولگرایان به صورت ناپخته وچشم بسته از دولت وی حمایت نکردند. حتی این نکته را نیز باید عنوان کنم که از اولین منتقدان احمدی‌نژاد، اصولگرایان بودند.افراد شاخص اصولگرایان که نسبت به دولت احمدی‌نژاد انتقاد می‌کردند نیز کاملا مشخص هستند.به عنوان مثال مجالس هفتم و هشتم که داعیه اصولگرایی داشت برای اولین بار تابو شکنی کرد و طرح سوال از رئیس‌جمهور را مطرح کرد. درنتیجه رئیس‌جمهور موظف شد برای پاسخ گویی به سوالات نمایندگان مردم در صحن علنی مجلس حاضر شود و به سوالات پاسخ بگوید.این اتفاق اگر در دولت‌ها و مجالس گذشته صورت می‌گرفت حرف و حدیث‌های زیادی پیرامونش شکل می‌گرفت و برخی عنوان می‌کردند که مسائل سیاسی و جناحی در این امر دخیل بوده است. در صورتی که این اتفاق در بین مجلس اصولگرا و دولت اصولگرا رخ داد.با این وجود حرکت جدید اصولگرایان برای اتحاد و همگرایی است و جنس سیاسی ندارد و بیشتر رنگ و بویی ملی به خود گرفته است. هم اکنون جامعتین در صدد وحدت دربین تمامی جریان‌های سیاسی است و به نظر هم می‌رسد با همین رویکرد خود را آماده انتخابات مجلس خبرگان رهبری و همچنین انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی خواهد کرد.

    در شرایط فعلی گفتمان اصولگرایی برای تجدید قوا و رسیدن به اتحاد و همگرایی با چه چالش‌ها وموانعی روبه‌رو است؟

    بنده معتقدم اصولگرایان در نهایت به یک همگرایی خواهند رسید. با این وجود احتمال این وجود دارد که نقطه نظرات طیف‌ها و شخصیت‌های مختلف اصولگرایی و به طور خاص در برابر دولت آقای روحانی با یکدیگر متفاوت باشد.شما هم اکنون نیز مشاهده می‌کنید که گروهی از اصولگرایان بی محابا به دولت آقای روحانی انتقاد می‌کنند و بدون هر گونه ملاحظه کاری تلاش دارند که تمامی اقدامات دولت تدبیر و امید را از زیر تیغ انتقادات خود بگذرانند.اما در مقابل بخش قابل توجهی از اصولگرایان معتدل این مشی را دنبال نمی‌کنند و سعه صدر بیشتری از خود نسبت به دولت نشان می‌دهند.در عین حال معتقدم که در ادامه حرکت دولت تدبیر و امید؛ مسیر اصولگرایان به صورت دو قطبی پیش نخواهد رفت.دلیل این نکته هم این است که هم خود آقای رئیس‌جمهور داعیه اصلاح طلبی ندارند و هم اینکه کارشناسانی که رأی آقای روحانی را تحلیل می‌کنند معتقدند که آقای روحانی با ارائه گفتمان «اعتدال» که در برگیرنده تمامی جریان‌ها و سلایق سیاسی است موفق شده است سکان اجرایی کشور را به دست بگیرد. در نتیجه اصولگرایان نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین جریان‌های سیاسی کشور دولت را متعلق به خود می‌دانند و دولت آقای روحانی نیز مسلما چنین دیدگاهی نسبت به اردوگاه اصولگرایی خواهند داشت.

    گویا قرار است آیت‌ا… جنتی،آیت‌ا… یزدی وآیت‌ا… مهدوی کنی برای اجماع و اتحاد اصولگرایان جلسه مشورتی برگزار کنند.از زمان و جزئیات این جلسه اطلاع دارید؟

    جلسه بین سه آیت‌ا… که از سوی رسانه‌ها مطرح شده، پیش نیازی برای وحدت و انسجام بیشتر بین اصولگرایان است؛ جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در واقع گروههای مرجع اصولگرایان هستند و تاثیر گذاری مثبتی را در ادامه حرکت اردوگاه اصولگرایی خواهند داشت. این بزرگان همواره در مسائل کشور با هم تعامل و گفت وگو دارند و تلاش می‌کنند که با حداکثر تعامل و با یک وفاق و نگاه واحد در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پیش بروند.انتظار از این علما هم این است که در راستای وحدت قدم بردارند؛ چراکه نقش آنان در ارتقای وحدت اجتماعی و سیاسی کشور بسیار تاثیرگذار است. با این حال به صورت طبیعی جامعتین به دنبال درخواست بخش عظیمی از اصولگرایان از بزرگان اصولگرایی درخواست کرده‌اند که از هم اکنون به فکر بزنگاه‌های سیاسی باشند و برای آینده چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت برنامه ریزی کنند.طبق اطلاعاتی که بنده در اختیارم است، از سال گذشته تا کنون سه جلسه بین آیت‌ا… محمدرضا مهدوی کنی، آیت‌ا… محمد یزدی و آیت‌ا… احمد جنتی برای وحدت نیروهای انقلاب برگزار شده است. در این جلسات تاکنون در مورد اصل ورود به موضوع وحدت نیروهای انقلاب، میزان پذیرش این موضوع در میان طیف‌های مختلف و نحوه تعامل با هر کدام، مباحثی مطرح شده است. این جلسات به همت و پیگیری آیت‌ا… مهدوی کنی برگزار شده است.در این قضیه آیت‌ا… جنتی به دلیل داشتن مسئولیت در نهاد مهم شورای نگهبان حالتی استثنایی دارد و زیاد نمی‌توان از لحاظ سیاسی در این زمینه بحث کرد.اماهم آیت‌ا… یزدی و هم آیت‌ا… مهدوی کنی که همواره از دیدگاه منطق،دلسوزی وحفظ ارزش‌های انقلاب هدایت اصولگرایان را برعهده داشته‌اند در صدد هستند که در جهت اتحاد بیشتر اصولگرایان تصمیمات جدیدی اتخاذ کنند.بنده و دیگر اعضای جبهه پیروان در ملاقات‌هایی که با دوستان اصولگرا داشته‌ایم همیشه روی وحدت تاکید کرده‌ایم چرا که معتقدیم که هرگاه اصولگرایان به وحدت دست یافته‌اند در انتخابات به پیروزی رسیده‌اند.این نکته را نیز از یاد نبریم که مجلس فعلی و برخی از مجالس دیگر هم حاصل اتحاد و انسجام میان اصولگرایان بود و باید به این روش توجه نشان داد.

    از شواهد و قراین چنین به نظر می‌رسد که محمود احمدی‌نژاد درصدد بازگشت به قدرت سیاسی است.آیا اصولگرایان اجازه می‌دهند احمدی‌نژاد دوباره در زمین اصولگرایی بازی کند؟

    ببینید اگر شخصی در جمهوری اسلامی رئیس‌جمهور بوده است و دوران وی تمام شده اما قصد دارد که دوباره به قدرت باز گردد از نظر قانونی این امکان برایش فراهم است. طبق قانون آقای احمدی‌نژاد نیز مانند بقیه افراد می‌تواند در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی و زیر چتر نظام فعالیت سیاسی کند.اما احتمال اینکه جریان اصولگرایی و طیف‌های مختلف درون اصولگرایی در آینده روی احمدی‌نژاد اجماع کنند تقریبا چیزی نزدیک به محال است.بنده حتی یک درصد هم احتمال نمی‌دهم که چنین اتفاقی بیفتد.در عین حال معتقدم احتمال اینکه گروهی از اصولگرایان به هر حال با ایشان همراهی کنند وجود دارد و نمی‌توان به طور قطعی عنوان کرد که هیچ اصولگرایی احمدی‌نژاد را همراهی نخواهد کرد.بنده در جلسه‌ای حضور داشتم که بخش قابل توجهی از یاران و وزرای نزدیک احمدی‌نژاد نیز حضور داشتند.در این زمینه بحثی صورت گرفت؛ در نهایت شخصیت‌های اصولگرایی که خارج از دولت وی بودند که هیچ،بلکه تمامی نزدیکان احمدی‌نژاد نیز هیچ گونه نظری برای ادامه فعالیت وی در جمع اصولگرایان نداشتند.همه به اتفاق معتقد بودند که احمدی‌نژاد بیش از آنکه ممکن است سبب همگرایی در جمع اصولگرایان شود، سبب واگرایی و خواهد شد.قاطبه اصولگرایی نسبت به عملکرد و اقدامات احمدی‌نژاد انتقادات عمیق و جدی دارند.البته برخی باید متوجه باشند که در تحلیل این مساله دچار اشتباه نشوند.هر دولتی که بر سر کار می‌آید،به اصطلاح به پنج و شش ماهه ابتدایی شروع به کارش «ماه عسل» آن دولت گفته می‌شود.چرا که در این پنج و شش ماهه هنوز دولت نتوانسته خود را پیدا کند.ما هم معمولا در طول این مدت یاد گرفته‌ایم گذشته را نقد کنیم و مشکلات را به گردن مسئولان گذشته بیندازیم.این دوران که سپری شود و مردم گفتار و رفتار دولت جدید را مشاهده کنند به طور طبیعی در صورتی که دولت دارای نواقصی در گفتار و کردار خود باشد ریزش‌هایی به وجود می‌آید.نکته مهم اما اینجاست که در فرهنگ سیاسی جامعه ما، با مشاهده نقایص دولت جدید،محبوبیت دولت به صورت پلکانی پایین می‌رود و محبوبیت ونقاط قوت دولت گذشته به صورت پلکانی افزایش پیدا می‌کند.این در مورد احمدی‌نژاد هم صادق است. یعنی نباید گمان کنیم که احمدی‌نژاد با دیگر روسای جمهور تفاوت کرده است.خیر بلکه احمدی‌نژاد به هر حال با چنین شرایطی مواجه شده است اما تاکنون این اتفاق به نسبتی کمتر و خفیف تر رخ داده است.از طرف دیگر نیز تحلیلگران نزدیک به آقای احمدی‌نژاد نباید دچار اشتباه شوند که با پایان دوران اول آقای روحانی، احمدی‌نژاد به آنچنان محبوبیتی دست پیدا خواهد کرد که بتواند دوباره خود را به عنوان یک چهره تأثیرگذار سیاسی مطرح کند.قطعا احمدی‌نژاد دربین اردوگاه اصولگرایی جایی نخواهد داشت و اصولگرایان از وی حمایت نخواهند کرد.

    کدام یک از مشکلات امروز جریان اصولگرایی نتیجه اقدامات دیروز احمدی‌نژاد است که با حمایت همه جانبه اصولگرایان سکان مدیریت اجرایی کشور را به دست گرفت؟

    خود آقای احمدی‌نژاد و برخی از مشاورین و نزدیکان ایشان در اواسط دوره دوم ریاست جمهوری به صراحت اعلام کردند که آقای احمدی‌نژاد وامدار هیچ گروه و جریانی نیست و دولت بی حزب است و تعلق خاطر به هیچ کجا و از جمله اصولگرایان ندارد.در مقابل جریان اصولگرایی نیز انتقاداتی جدی به عملکرد دولت آقای احمدی‌نژاد دارد.احمدی‌نژاد به هر حال سبب خدشه به وجهه کلی اصولگرایان در ۸سال گذشته شده است. همچنین رقبای اصولگرایان پس از هر اقدام که وی و دولتش انجام می‌دادند با عنوان اینکه احمدی‌نژاد به هر حال یک اصولگراست علیه جریان کلی اصولگرایی هجمه و موضع گیری می‌کردند.این روند تاکنون نیز به نوعی دنبال شده است.

    یکی از چالش‌های اصولگرایان در سال‌های اخیر انشقاق موسوم به «جبهه پایداری»در جریان کلی اصولگرایی بوده است.برخی از اصولگرایان معتقدند که این جبهه در انتخابات ریاست جمهوری سال۹۲کار اجماع را مشکل کرد و یکی از دلایل موفق نشدن جریان اصولگرایی اقدامات یک سویه این جبهه در مبارزات انتخاباتی بود.این در حالی است که هم اکنون نیز تنها گروهی که در بین اصولگرایان به صراحت نسبت به اقدامات دولت آقای روحانی انتقاد می‌کند همین جبهه است.تحلیل شما از رابطه «جبهه پایداری» با جریان کلی اصولگرایی و همچنین اقدامات این جبهه علیه دولت تدبیر و امید به چه صورت است؟

    بنده از نزدیک با دوستان جبهه پایداری کار کرده‌ام و با روحیات و دیدگاه‌های این گروه آشنایی دارم.من به هیچ وجه تز حذف و کنار گذاشتن را قبول ندارم.در عین حال معتقدم که با یک رویکرد اقناعی همراه با استدلال، باید با جبهه پایداری وارد بحث و مذاکره شد و سرعت غیر مجاز سیاسی این گروه را کاهش داد و مسیر و چگونگی حرکت را نیز تعیین و پیش بینی کرد.این گروه را به هر صورت نمی‌توان خارج از جریان کلی اصولگرایی تحلیل کرد.با این وجود باید به این نکته نیز اذعان کرد که این گروه دیدگاه‌های متفاوتی از عقلای اصولگرایی دارند و حرکت‌های رادیکالی انجام می‌دهند که در برخی اوقات مورد تایید بزرگان اصولگرایی قرار نمی‌گیرد.به طور طبیعی این حرکت‌های رادیکالی خواسته یا ناخواسته به جریان کلی اصولگرایی لطمه و آسیب می‌زند.جبهه پایداری در زمان انتخابات پیرو این نظریه بود که ما نه در پی ائتلاف هستیم و نه قصد اتحاد با گروه‌های سیاسی را داریم.«ما تنها یک تکلیف داریم که فقط به تکلیف خود عمل می‌کنیم».البته پس از انتخابات ریاست جمهوری که این گروه پیامد عقاید خود را دیدند و متوجه شدند که دچار چه اشتباهاتی شده اند؛ مواضع متعادل تری اتخاذ کردند. به تازگی اما نگاه جبهه پایداری نسبت به برخی مسائل خردمحورتر و عقلانی‌تر شده است.این جبهه اگر همین مسیر را ادامه بدهد بنده معتقدم گام بزرگی در راستای اتحاد اصولگرایی و همچنین اتخاذ مواضع بهتر سیاسی نسبت به دولت تدبیر و امید برداشته خواهد شد.این نکته را نیز باید در نظر گرفت که ما و جریان اصولگرایی نیز انتقاداتی نسبت به مواضع و تصمیمات جبهه پایداری داریم و به این شکل نیست که تمام کارهای این گروه مورد تایید قاطبه اصلی اصولگرایی قرار بگیرد.

    پس از انتخابات ریاست جمهوری و روی کار آمدن دولت آقای روحانی،اصولگرایان درصدد تشکیل حزب فراگیر بودند.سرنوشت حزب فراگیر اصولگرایی به کجا کشیده شد؟

    تشکیل حزب فراگیر قدمتی چندین ساله دارد و طرح کردن آن در ماه‌های اخیر به معنای جدید بودن این موضوع نیست. وقتی حزب فراگیر ندارید و سلایق مختلف در یک جریان وجود دارد،نتیجه همان می‌شود که در انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر تهران اتفاق افتاد. در انتخابات شورای شهر از همان ابتدا همه می‌گفتند اصولگرایان باید دور هم بنشینند و یک لیست ارائه دهند و چند لیستی نشود اما در نهایت چون از یک جای مشخص این موضوع سازماندهی نشد عملا به چند لیست رسیدند و به صورت مجمع الجزایر مستقل از هم عمل کردند که نتیجه اش همین شد که در این دوره شاهد هستیم. حزب فراگیر اصولگرایی قطعا با هدف ایجاد چتری همگانی برای تمامی طیف‌های اصولگرا خواهد بود تا آنها را درراستای وحدت بیشتر دور یکدیگر جمع‌کند. بزرگان اصولگرایی درصدد این اتفاق مهم ومبارک سیاسی هستند و در حال حاضر نیز پیشرفت‌های خوبی در این زمینه صورت گرفته است.

    عملکرد دولت آقای روحانی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟از دیدگاه شما چه انتقاداتی به دولت تدبیر و امید وارد است؟

    آقای روحانی و دولت ایشان برنامه‌های مثبت و اولیه مهمی در زمینه‌های مختلف در کشور انجام داده است اما به نظر من کافی نیست.آقای روحانی باید شجاعانه تر و جسورانه تر برنامه‌های خود را جلو ببرد. انتقادی که بنده به آقای روحانی دارم این است که آقای رئیس‌جمهور با توجه به مسئولیتی که برعهده گرفته است، نباید زیاد وقت خود را صرف انتقاد به دولت گذشته کند وباید به سرعت از کنار این مساله عبور کند. آقای روحانی بیش از اندازه نسبت به دولت گذشته حساسیت نشان می‌دهد.تحلیل دولت گذشته باید توسط مشاوران و معاونین ایشان صورت بگیرد آن هم باید در حد تنویر افکار عمومی و ترسیم خط مشی آینده کشور باشد.نکته دیگری که باید درباره دولت آقای روحانی عنوان کنم انتخاب استانداران بوده است که به نظر من جنبه اعتدال در آن رعایت نشد و اغلب استانداران استان‌های مختلف کشور از بین اصلاح‌طلبان انتخاب شدند.بنابراین کارنامه این استانداران نیز باید در درون جریان اصلاح طلبی تحلیل و ارزیابی شود و نباید از جریان اصولگرایی در این زمینه هزینه شود.

    با توجه به این نکته که اصلاح طلبان به احتمال زیاد با محوریت دکتر عارف وارد کارزار انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی خواهند شد،اصولگرایان روی چه گزینه‌هایی برای رقابت با اصلاح طلبان سرمایه‌گذاری خواهند‌کرد؟نام‌های زیادی در این زمینه از جمله علی لاریجانی،حدادعادل، محمدباقر قالیباف یا حتی محمود احمدی‌نژاد به گوش می‌رسد. اصولگرایان چه برنامه‌ای برای مجلس دهم دارند؟

    با توجه به اینکه نزدیک به دوسال تا برگزاری انتخابات مجلس دهم زمان باقی مانده است نمی‌توان به قاطعیت در این باره اظهار نظر کرد.اما این دلیل بر عدم برنامه ریزی و طراحی نکردن مسیر آینده نخواهد بود.ضمن اینکه این نکته را نیز باید در نظر گرفت که انتخابات مجلس در مناطق تک نماینده از فضای کلی سیاسی کشور تبعیت نمی‌کند.این بدین معنی است که شناخت مردم در محیط‌های کوچک روی خود شخص نماینده برای پیروزی در انتخابات تعیین کننده است.آنچه قابل پیش بینی است و نظر سنجی‌ها و تحقیقات سیاسی نشان می‌دهد این است که اصلاح‌طلبان تا به دست آوردن اکثریت مجلس آینده فاصله دارند.لذا توصیه می‌کنیم برای رسیدن به اهداف خود به سمت نوشتن منشور اصلاح‌طلبی حرکت کنند. این منشور با نشان دادن معیار سیاسی هر نامزد به مردم کلیه مناطق کشور قوه تمیز سره از ناسره را خواهد داد.اصلاح طلبان به دلیل چتر گسترده‌ای که دارند و طیف‌های مختلف سیاسی اعم از گروه‌های ملی گرا،اصلاح طلبان پیرو خط امام و رهبری را در بر می‌گیرد نیاز به منشور اصلاح طلبی دارند. این منشور از جهات مختلف می‌تواند به جریان کلی اصلاح‌طلبی کمک کند. با تمام این اوصاف امیدواریم که در انتخابات بعدی که انتخابات مجلس است، اصولگرایان به اجماع و وحدت برسند؛چرا که سابقه نشان داده است که رسیدن به اجماع در انتخابات مجلس راحت‌تر است.متاسفانه تکروی بعضی از گروه‌ها مانع از وحدت و اجماع اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری و همچنین انتخابات شوراها شد.هم اکنون نیز باید با استفاده از تجارب قبلی مانع از انشقاق اصولگرایان در انتخابات مجلس شویم.

  • برچسب ها : , ,
  • نظرات کاربران در "محسن کوهکن در گفت و گو با «آرمان»: اجماع اصولگرایان با احمدی‌نژاد محال است"
    مطـالب تصادفــی
    شبکه های اجتماعی